"اسناد توطئه کشف حجاب در اصفهان"
تابناک: در ابتدای سلطنت محمدرضا شاه، در هیچ کدام از روزنامه های سراسری یا محلی اصفهان کلمه ای در خصوص یادبود کشف حجاب دیده نمی شود؛ اما پس از اینکه علنا در مقابل روحانیت موضع گرفت، نه تنها روزنامه ها که کتاب هایی در این خصوص نوشته می شود، مطالبی سرشار از تکریم و تمجید این اقدام... .
کد خبر: ۱۶۰۱۱۸
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۱ 08 January 2016
تابناک اصفهان: در ابتدای سلطنت محمدرضا شاه، در هیچ کدام از روزنامه های سراسری یا محلی اصفهان کلمه ای در خصوص یادبود کشف حجاب دیده نمی شود؛ اما پس از اینکه علنا در مقابل روحانیت موضع گرفت، نه تنها روزنامه ها که کتاب هایی در این خصوص نوشته می شود، مطالبی سرشار از تکریم و تمجید این اقدام...

روشنفکران از فرنگ برگشته یا آنان که آرزوی فرنگ به دلشان مانده گستاخانه به نام «رضاخان» افتخار می کنند و چه بسا کسانی که با چشمان بسته دنباله رو آنان می شوند. کوری می شود عصا کش کور دگر. اما تاریخ حرف دیگری دارد. حرف هایی که بغض ترکیده ملتی است که شانزده سالی چکمه پوشان رضاخان امانشان را بریدند و تا آمدند نفسی بکشند بیست و پنج سال دیگر پسرش تار و مارشان کرد. هنوز تلخی دوران قزاق قلدر در مذاق کهنسالان که تنها بخشی از آن روزها را به یاد دارند حس می شود. تلخی زمانی که نظمیه چی ها حاکم بر محلات و دهات شدند، زمانی که لباس های سنتی و کلاه های نمدی را از تن مردان درآوردند، زمانی که چادر زنان را راهزنان شاه به یغما بردند، زمانی که نفت را مفت برای ۶۰ سال دیگر به انگلیس ها دادند. و آخر کار از ایران چیزی نماند. نه هویتی، نه نفتی، نه فریادی.

در سایه دیکتاتوری، رضاخان خواست که ایران پا روی پله های ترقی بگذارد. برایش سوت و کف زدند؛ هم کشورهایی که به قدرت رسانده بودندش و هم روشنفکرانی که دوره اش کرده بودند. اول نام خانوادگی پهلوی را، فروغی برایش برگزید تا یادآور شود که برای مقابله با مذهب دستاویزی داشته باشد. بعد متنی برایش خواندند که شد همطراز شاهان باستان. درِ محضرها و مکتب ها را تخته کرد تا روحانیون را کنار زده باشد و به جایش عدلیه و مدارس جدید آمد. مدارسی که به جای نشستن روی زمین روی نیمکت می نشستند و معلم ها به جای ترکه ای که کف پای دانش آموزان می زدند این بار ترکه ها را کف دستشان می کوبیدند. محضرها هم شد تشریفات اداری؛ مردم به جای اینکه از مجتهدی دست نوشته عقد نامه و مبایعه نامه هایشان را بگیرند، بعد از ملاقات با چند کارمند کراوات زده و شاید پرداخت هایی به هرکدام، به حقی می رسیدند یا حقی از دست می دادند.

چادر مزاحم است!

از همه این ها بدتر برای مردم، غارت چادرهایی بود که ماموران نظمیه از سر زنان و دختران می کشیدند. به قزاق گفته بودند که برای رسیدن به تمدن این چادر مزاحم است. مردها اگر چهره عریان زن ها را ببینند دست به معجزه خواهند زد و کشور با سرعت پله های ترقی را طی خواهد کرد. گویی ملتی عقب مانده می خواهد متمدن شود.

در اولین اقدام شاه از خانواده خودش آغاز کرد. زمانی که زن و دخترانش بدون حجاب وارد حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها شدند که این هم پیامی داشت. انتخاب بارگاه مقدس بانویی منتسب به اهل بیت علیهم السلام برای کشف حجاب، مقابله ای بود با روحانیت و در حقیقت یک اعلام جنگ علیه قشری که چند قرن ملجأ و مأوای دادخواهی مردم بودند. آیت الله بافقی که به این روند اعتراض کرد مظلومانه مورد ضرب و شتم رضاخان قرار گرفت. بعد هم تبعید.

کشف حجاب

در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ شاه رسما اعلام کرد که زنان و دختران کارکنان دولت بدون حجاب در محافل ظاهر شوند. از آن زمان بود که نظمیه ها مأمور چادر کشیدن از سر زنان محجبه در کوچه و خیابان شدند. قبل از این فاجعه گوهرشاد رخ داده بود که به شدت سرکوب شد. رضاخان با خلق و خوی نظامی گری خود می خواست ایران را به گونه ای بسازد که تمام مظاهر سنت به خصوص آثاری که از قاجارها به جا مانده بود از میان برداشته شود و در این راه بی محابا دستوراتش را به اجرا گذاشت.

در بحث کشف حجاب، روشنفکران همچون «فروغی» و «داور» مشوقان خوبی برای قزاق بودند. او ابتدا به ترکیه سفر کرد و در این سفر به گونه ای غیر مستقیم به او آموختند که برای رسیدن به مرتبه ای که این کشور در آن قرار دارد چگونه باید آتاتورک شد.

در مسیر کشف حجاب عفت و شرم و حیای ایرانی که زبانزد بسیاری از سفرنامه نویسان غربی بود به شدت از سوی برخی قلم به دست ها مورد تهاجم قرار گرفت. از جمله ایرج میرزا و سعید نفیسی و بسیاری دیگر. برخی نیز برای تملق و تایید از این اقدام رضاخان حرمت کلام و قلم را هم شکسته و ادبیات را به ابتذال کشاندند. جمعیت هایی هم زنان تشکیل دادند که قبل از اینکه اقدامی باشد برای حضور زن در اجتماع، فقط و فقط نوعی تبلیغ بی بند و باری بود. وضعیت زن ایرانی در این دوران به راستی بغرنج و مایه تأسف و تأثر است. چرا که فقط حرمت زن پایمال شد و جسمش تماشاخانه هوس بازان گردید و در این میان هم بهره ای از حقوق اجتماعی نبرد.

یکی از مورخین معاصر در این خصوص می نویسد: «پس از ۱۳۱۴، مقامات عالی رتبه اگر با همسران بدون حجاب خود در میهمانی های رسمی حضور نمی یافتند، احتمالاً مقام خود را از دست می دادند. کارکنان رده پائین حکومت نیز، مانند رفتگران، اگر همراه زنان بی حجاب خود در خیابان های اصلی به گردش نمی پرداختند، جریمه و مجازات می شدند. پس شگفتی آور نبود که بیشتر مردم این اقدام را نه آزادی زنان بلکه نوعی سرکوب قلمداد کنند. ولی با وجود این ها قانون، هنوز هم در امور مهم مردان را برتر می دانست. مردان هنوز امتیاز داشتن چهار همسر در یک زمان و طلاق دادن آنان به اراده خود را داشتند، سرپرست قانونی خانواده شناخته می شدند و از حقوق ارثی بیشتری بهره مند بودند. افزون بر این، زنان همچنان از حق رأی و نامزدی در انتخابات عمومی محروم بودند.[۱]»

حق رای و نامزد شدن زنان در انتخابات مساله ای بود که نزدیک به سی سال پس از کشف حجاب به دست آمد آن هم بنا به اظهارات خانم مهرانگیز دولتشاهی پس از اقدام به اعتراض و برگزاری میتینگ هایی که توسط جمعیت های مختلف انجام شد.[۲] این امر خود نشان دهنده مقاصد اصلی بانیان کشف حجاب است که به جرأت می توان گفت هدفی جز ابتذال در سر نداشته اند؛ چرا که تنها قانون در خصوص زنان، برداشتن چادر بود و قانون دیگری به اجرا در نیامد. سؤالی که به اذهان متبادر می شود این است که دستگاه رضاخانی که اقداماتش همیشه در جهت خلاف شریعت اسلام بود چرا از قوانین مغایر با اسلام در خصوص زنان، تنها حجاب را اجرا کرد؟

با کمی دقت در زندگی شخصی شاه که چند همسر اختیار کرده بود و همچنین دولتمردانی که برخی قوانین را به سود خود می دیدند پاسخ روشن می شود. هدف از اجرای قانون کشف حجاب ورود زن به اجتماع نبود بلکه با این قانون بی بند و باری ترویج شد. زن تنها ابزاری شد برای کامجویی مردان هوس پیشه.

قانون کشف حجاب در تمام نقاط ایران و با زور به اجرا در آمد. حتی مامورین رضاخان زنان روستایی را هم وادار به برداشتن حجاب کردند. در شهر مذهبی اصفهان نیز این قانون با شدت و حدت به اجرا شد و چه بسیار زنان ایرانی و اصفهانی که برای حفظ پرده حیا و عفت خود سال ها در منزل ماندند و روی کوی و خیابان را هم ندیدند (+). اسنادی در اصفهان و شهرهای اطراف آن در دست است که نشان می هد همین پدیده کشف حجاب که مغایر با تعصب و غیرت ایرانی است، چگونه باعث رکود اقتصادی در بازار اصفهان و شهرهای تابعه شده چرا که در دوران کشف حجاب بانوان اصفهانی برای خرید از منزل بیرون نمی رفتند و در این میان فروشندگان دوره گرد یهودی که همواره یک زن و یک مرد بودند به در خانه ها رفته و با رعایت موازین شرعی مسلمانان کالاهای خود را عرضه می کردند. فروشندگان یهودی به سبب دوره گردی مالیاتی هم پرداخت نمی کردند و از این رهگذر هم عامل رکود بازار بوده و هم ضربه ای به اقتصاد کشور وارد می آوردند.[۳]

از جمله فجایعی که در راستای این قانون خلاف شریعت در شهرضا به بار آمده را مرحوم حاج سید فضل الله حجازی از آن دوران قلم زده اند. ایشان در یادداشتی که مربوط به دوازدهم اسفند ماه ۱۳۱۴ نوشته اند از زنی می گویند که پس از برداشتن چادر توسط یک مأمور امنیه بیهوش شده و در ادامه می آورند: «مسموع افتاد که بعضی از زن ها خود را مسموم ساختند و بعضی حملشان سقط شد و دیگر فجایعی که قلم از نوشتن آن ها عاجز است.[۴]»

بر اثر همین فجایع بود که وقتی قزاق رفت یا به تعبیر بهتر بردندش، کسی ناراحت نشد. شاه جدید که بر مسند قدرت تکیه زد با عبرت از پدرش از قوانین مغایر با دین تبری کرد. تا سال ها حرفی از رضاخان و کشف حجاب نبود. شاه به مناسبت های مختلف سری به بیت آیات عظام می زد. کمتر متعرض روحانیون و اهل مذهب می شد اما مدتی پس از وفات آیت الله بروجردی کم کم قصد مقابله با حوزه های علمیه را نمود. البته نه با شدتی که رضاخان به خرج داد. از جمله این ها لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی بود که با پایمردی های امام خمینی(ره) مواجه شد.

در خصوص کشف حجاب، شاه تا زمان حیات آیت الله بروجردی در قبال آن سکوت کرد. مهرانگیز دولتشاهی که مدعی است پس از خروج رضاخان اولین کسی بوده که اقدام به برگزاری مراسم گرامیداشت ۱۷ دی نموده آن هم در زمان حضرت آیت الله بروجردی، باز هم شاه بر آن صحه نگذاشت. اما پس از وفات این شخصیت بزرگ علمی و دینی وقتی میدان را بی رقیب دید به اندیشه های پدرش بازگشت. در ابتدای سلطنت شاه، در هیچ کدام از روزنامه های سراسری یا محلی اصفهان کلمه ای در خصوص یادبود کشف حجاب دیده نمی شود؛ اما پس از اینکه علنا در مقابل روحانیت موضع گرفت، نه تنها روزنامه ها که کتاب هایی که در این خصوص نوشته می شود مطالبی سرشار از تکریم و تمجید این اقدام قزاق را در بر دارد.[۵]

روزنامه های اصفهان که در دهه ۳۰ به طبع رسیده اند با اینکه وفاداری خود را طی مطالبی همواره به شاه اعلام کرده و حتی زندگینامه رضاشاه را می نوشتند در خصوص کشف حجاب حرفی به میان نیاورده اما در روزنامه های مربوط به دهه چهل که آغاز اعلام مواضع شاه در مقابل روحانیون است روزنامه «خبرهای روز» در دی ماه ۱۳۴۰ متن کوچکی در گرامیداشت سالروز کشف حجاب به طبع رسانده و هم زمان روزنامه «ستاره اصفهان» نیز مطلبی در تجلیل از این روز اما بلندتر به چاپ رسانده است. آنچه جالب توجه است روزنامه ستاره اصفهان نوشته: «قبل از این تاریخ [۱۷ دی ماه ۱۳۱۴] زن از ورود در اجتماع محروم بود و نشانی از بشریت نداشت زیرا کلیه مواهب و مزایای انسانی عملا به او تعلق نمی گرفت.[۶]»

روزنامه ستاره اصفهان

روزنامه خبرهای روز اصفهان در متنی کوتاه یادی از روز ۱۷ دی کرده و می نویسد: «در چنین روزی اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر به زنان ایرانی آزادی بخشید تا بتوانند هم دوش مردان در در امور اجتماعی شرکت جسته به راه و رسم زندگی نوینی که در خور یک ملت زنده و مترقی است آشنایی حاصل نمایند.[۷]»

روزنامه خبرهای روز اصفهان

جای بسی تعجب است این نوشته مبالغه آمیز در زمانی به چاپ رسیده که زنان ایرانی هنوز حق رأی و کاندید شدن در هیچکدام از انتخابات مجلس و انجمن شهر را نداشته اند. چاپ این مطالب به نوعی یادآوری سالروز کشف حجاب است که با احتیاط صورت گرفت چرا که مردم ایران تلخی های آن روزگار را هنوز در مذاقشان حس می کردند.

پی نوشت

[۱] – آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، صص ۱۷۹-۱۸۰، ترجمه احمد گل محمدی، محمدابراهیم فتاحی، چاپ یازدهم، تهران: نشر نی ۱۳۸۴

[۲] – تاریخ شفاهی ایران، ج ۳ دولتشاهی ص ۱۶۰، مصاحبه با مهرانگیز دولتشاهی، پاریس ۱۹۸۴ ، کتاب الکترونیکی

[۳] – رک فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا سلام الله علیها، سال نوزدهم، دوره جدید، شماره ۴، پیاپی ۸۱، زمستان ۱۳۸۸، ص ۴۱، پیامدهای اقتصادی کشف حجاب و رکود بازار اصفهان به قلم فائزه توکلی

[۴] – حجازی، سید فضل الله، آهنگ حجاز، ص ۱۷۳، چاپ اول، قم: فارس الحجاز ۱۳۸۷

[۵] – برای نمونه مرحوم سعید نفیسی در کتاب تاریخ معاصر ایران که در حقیقت توجیه اقدامات رضاخان است این اقدام شجاعانه را رهایی زن ایرانی از قید حجاب و کشاندن او به عرصه اجتماع معرفی می کند. این کتاب در سال ۱۳۴۵ به طبع رسیده است.

[۶] – روزنامه ستاره اصفهان، سال سیزدهم، شماره ۵۱۷، ۱۴ دی ماه ۱۳۴۰

[۷] – روزنامه خبرهای روز، سال چهارم شماره ۳۶۴، ۱۴ دی ماه ۱۳۴۰

مهدی ورپشتی (کارشناس تاریخ)-ندای اصفهان

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
نویسنده متن یا انسان بی مطالعه و ناآگاهی است و یا انسان مغرض و بی انصاف.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
تحریف تاریخ تاکی و به چه قیمتی؟آیا همه مخاطبان خود را افراد عامی و بیسواد ویا خود فروخته میپندارید؟!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
خود فروخته مخالفان حجاب هستند
رهگذر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
نویسنده مطالب را با توجه به اسناد و مدارک و دیدگاه مذهبی خود آورده اند. دو نفر به او تهمت تحریف تاریخ زده اند. بنده به آن دو نفر می گویم مدارک و منابعتان را بیاورید اگر ادعایی دارید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار