با توجه به انتقاداتی که رسانه ها به انجام انتصابات قومیتی و حزبی در شهرداری تهران داشتند، محمد علی افشانی با صدور بخشنامه جدید خود مبنی بر نظام مند کردن انتصابات مدیران در بدنه مدیریت شهری سعی کرد تا ضمن آرام کردن فضای موجود شهرداری تهران خود را یک مدیر ارشدی در این مجموعه نشان دهد که روابط قومی و حزبی هیچ تاثیری بر انتصاب مدیران شهرداری ندارد؛ این در حالی است که در مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران نه تنها این بخشنامه رعایت نمی شود؛ بلکه راهیابی ژن های خوب به بدنه روابط عمومی شهرداری تهران که اتفاقا نصبت قومیتی نیز با آقای شهردار دارند؛ پروژه ای ادامه دار در مدیریت شهری است.
کد خبر: ۶۵۸۷۷۲
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۲ 24 September 2018

به گزارش تابناک : روابط عمومی شهرداری تهران که در دوره گذشته مدیریت شهری به مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران تبدیل شد؛ یکی از سازمان های استراتژیک و تاثیرگذار در بدنه این نهاد عمومی است. مرکزی که نظارت و رصد اخبار، عملکرد مدیران روابط عمومی، تبلیغات و اجرایی کردن برنامه های شهردار تهران را در دستور کار خود دارد.


در طول دو دهه اخیر هر چند انتقادهای تندی نسبت به عملکرد مجموعه روابط عمومی شهرداری تهران به عنوان تنها دریچه ارتباط شهروندان با مدیران شهرداری تهران مطرح بود، اما در همین بدنه هستند مدیران روابط عمومی ای که به دلیل فعالیت طولانی مدت خود در این مجموعه و شناخت کامل و کافی از مسائل شهری، دغدغه شهروندان و برنامه های راهبردی شهردار تهران به عنوان مدیر ارشد اداره این کلانشهر خود به عنوان منابع انسانی موثر در این عرصه شناخته می شوند.


به رغم وجود این پتانسیل ها در مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران و همچنین روابط عمومی سازمان ها و مناطق شهرداری اما اکنون شاهد ورود نیروهای جدید و نا آشنا به شهر و مجموعه شهرداری تهران تنها به دلیل ارتباطت قومیتی، حزبی و سیاسی هستیم.


شنیده های خبرنگار تیتر شهر حکایت از آن دارد که روز گذشته آرش ظفری معاون روابط عمومی شهرداری تهران به یک بار تودیع می شود و جای وی را سید مجتبی تقوی نژاد می گیرد. جوانی که تنها به دلیل ژن خوب بودن، ارتباط قومیتی با آقای شهردار و از همه مهمتر هم حزبی بودن با برخی از اعضای شورای شهر به عنوان معاون روابط عمومی مرکز ارتباطات معارفه داخلی می شود.


اینکه رئیس مرکز ارتباطات تمایل به این تغییر با سکوت خبری داشته است، در جای خود قابل بررسی است؛ اما سوال اینجاست که اگر قرار بود موج انتصابات قومی و حزبی همچنان در بدنه شهرداری تهران بدون وقفه ادامه داشته باشد؛ چرا محمد علی افشانی اقدام به ابلاغ بخشنامه انتصابات مدیران ارشد در بدنه شهرداری تهران کرد؟


آیا این اقدام شهردار هفدهم شهر تهران که هنوز ماندن یا رفتن وی وابسته به جواب دادن نمایندگان مجلس به نامه رئیس شورا و استفساریه ای که به رئیس مجلس فرستاده شده است؛ بستگی دارد به معنای دستپاچگی تیم شهردار فعلی در ورود نیروهای حزبی و قومیتی خود در بدنه شهرداری تهران به ویژه مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران نیست؟


آیا شوآف رسانه ای آقای شهردار و مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران مبنی بر نظام مند شدن انتصابات مدیران در بدنه شهرداری تهران رسانه ها را بیشتر نسبت به عملکرد افشانی نسبت به عزل و نصب های قومیتی حساس تر و شهروندان را نسبت به این رویکردی که در بدنه شهرداری تهران ایجاد شده است؛ نا امید نمی کند؟


با واگذاری نظارت بر انتصابات مدیران ارشد شهر داری تهران به مسئول دفتر آقای شهردار از همان ابتدا بیم این بود که هر چند افشانی فشار نقدهای مربوط به انتصابات قومیتی، حزبی و سیاسی را به نقطه دیگری منتقل می کند اما در نهایت اوست که در مضان این اتهام قرار می گیرد و باید پاسخگو باشد.

انتصابی که کل مجموعه روابط عمومی شهرداری تهران را تحت الشعاع قرار می دهد


معاون سابق روابط عمومی مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران نیز اتفاقات مدیر جوانی بود که در طول مدت 20 سالی که در مجموعه شهرداری تهران فعالیت کرده بود به تمام زوایا و مشکلات سیستم ارتباطی و اطلاع رسانی مدیریت شهری واقف بود و برای بهتر شدن این وضعیت تلاش های زیادی را کرده بود. وی دارای لیسانس روابط عمومی، فوق الیسانس علوم ارتباطات و دانشجوی دکترای این رشته بود که مهمتر از همه سابقه فعالیت طولانی وی در روابط عمومی شهرداری تهران باعث شده بود تا ساختار سنتی اطلاع رسانی در این مجموعه به یک ساختار مدرن با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی تبدیل شود.


اما به نظر می رسد که کنار گذاشتن وی از معاونت روابط عمومی مرکز ارتباطات تنها به این دلیل بود که نه رابطه قومیتی با تیم مدیریتی جدید شهرداری تهران داشت و نه نامه محرمانه ای از یکی از احزاب و گروه های سیاسی وابسته به اصلاح طلبان برای آقای شهردار داشت تا ماندگاری او و به ثمر رسیدن برنامه هایی که برای بهبود وظعیت روابط عمومی در شهرداری تهران انجام داده بود؛ تضمین شود.


پشتوانه آرش ظفری تجربه بالا، پویایی و ایده پردازی وی برای بهبود وضعیت روابط عمومی در شهرداری تهران بود که به نظر می رسد بر خلاف ادعای های آقای شهردار در بخشنامه انتصابات اخیر افشانی؛ رزومه کاری و تجربه شناخت شهرداری تهران تنها موردی است که کارآیی لازم را برای ابقاء و انتصابات جدید ندارد و تنها روابط حزبی و سیاسی و قومیتی است که مبنای انتخاب مدیران و راه یابی افرادی به بدنه شهرداری تهران می شود که حتی شناخت کافی به شهر تهران و کوچه و پس کوچه های آن ندارند.


نکته دیگری که در این میان اهمیت دارد، این است که شهردار تهران چه در نشست های خود در جمع معاونان و چه با کارکنان شهرداری تهران بارها اعلام کرده بود که انتصابات جدید از داخل بدنه شهرداری تهران و بر اساس رزومه قوی و تجربه کار در این مجموعه خواهد بود؛ این در حالی است که حتی اگر رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران تصمیم به تغییر معاونان خود را داشت چرا رزومه ای از مدیران با سابقه در بخش روابط عمومی جمع آوری نکرد تا به جای وارد کردن یک مدیری که در کارنامه وی جانشینی مدیر کل حزب اصلاح طلب جوانان ایران اسلامی، ثبت نام در انتخابات شورای شهر استان کهکیلویه و بویر احمد و البته انصراف از حضور در انتخابات، عضویت در هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری توسعه گوهران از زیر مجموعه های بانک سپه و در نهایت برادر زاده رئیس سازمان مالیاتی را دارد!


سوال مهم اینجاست که با این انتصابات- که همچنان دامنه آن ادامه دار خواهد بود و به زودی موج وسیعی از انتصاب مدیران روابط عمومی که حتی سابقه حضور آنها در تهران به اندازه یک مسافرت کاری و شرکت در همایش ها بوده و یا اینکه به هیچ عنوان سابقه آشنایی با فعالیت شهرداری تهران را ندارند؛ ایجاد می شود- آیا مدیران روابط عمومی سازمان ها و مناطق می توانند امیدی به ارتقای شغلی خود در این مجموعه داشته باشند و تا خاموش شدن این تندبادی که در خصوص ورود مدیران قومی و حزبی در شهرداری تهران روی داده است؛ باید مدیران روابط عمومی با ترس و دلهره مبنی بر کنار گذاشتن آنها فعالیت کنند؟


به هر حال عملکرد رئیس مرکز ارتباطات و امور بین المل شهرداری تهران در گذشته نشان می دهد که هر چند وی مدعی عدم انجام تغییرات در مجموعه تحت مدیریت خود است اما در عمل نخستین رویکرد مدیریتی وی در گام نخست تغییر معاونان خود و در گام های بعدی تغییر مدیران روابط عمومی سازمان های تابعه است.

نا امیدی  مدیران روابط عمومی، حاصل انتصابات جدید مرکز ارتباطات


در گذشته رسم بر این بود که اگر مدیران روابط عمومی مناطق کم برخوردار در ارزیابی های سازمانی رتبه خوبی را درسال های متمادی به دست می آوردند برای تشویق آنها و ارتقای تجربه کاری به مناطق برخوردار منتقل می شدند تا تجربه هایی که در مناطق پایین شهر به دست آورده اند را در یک منطقه مرفه با فراق بال اجرایی کنند.


اما به نظر می رسد که از دوره شهردار شانزدهم و همچنین دوره کنونی مدیریت شهری انتصاب مدیران صفر کیلومتر در بدنه روابط عمومی شهرداری تهران و تودیع مدیران قدیمی و با تجربه به یک بدعت جدید در شهرداری تهران تبدیل شده است.


ارزیابی ها در خصوص تغییر معاون روابط عمومی مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران نشان می دهد که هر چند آرش ظفری بنیانگذار بخش تشریفات شهردار، ارزیابی مدیران روابط عمومی مناطق، رتبه بندی روابط عمومی سازمان های وابسته به شهرداری تهران، مجری برنامه شبگردی برای آشنایی بیشتر خبرنگاران با فعالیت های شهرداری تهران، نظارت بر انتصاب مدیران روابط عمومی سازمان های وابسته و.... بود؛ اما با انتخاب یک ژن خوب به جای وی چالش جدیدی در سیستم روابط عمومی شهرداری تهران ایجاد خواهد شد و از همه مهمتر به زودی موج بزرگی در انتصابات جدید مدیران روابط عمومی که نه رزومه کافی برای حضور در بدنه شهردار تهران بلکه با در دست داشتن نامه های محرمانه سفارشی حزبی و سیاسی و رابطه قومی با شهردار تهران ایجاد خواهد شد.


این موج نه تنها شهرداری تهران را به قهقرا می برد بلکه مشکلات بزرگی را بر سر راه رسانه ها و خبرنگاران برای ارتباط با مدیران مجموعه شهرداری تهران جهت تهیه گزارش و مصاحبه ها از یک سو و از سوی دیگر قطع ارتباط شهروندان با شهرداری تهران ایجاد خواهد کرد.


چرا که تجربه نشان داده است شهروندان زمانی به شهرداری تهران اعتماد می کنند که مدیران روابط عمومی سازمان ها و مناطق شهرداری تهران به خوبی با مشکلات محله های شهر تهران آشنا بوده و بتوانند به بهترین نحو ممکن آنها را جهت رفع مشکلات خود راهنمایی کنند.


حرف آخر اینکه آنچه که از انتصابات قومیتی و حزبی و سیاسی در بدنه شهرداری تهران تا کنون حاصل شده تنها ورود مدیرانی است که به دلیل عدم آشنایی به تهران و شهرداری تهران در راس کار قرار گرفته اند.

این در حالی است که اطلاعات و تجربه کارکنان بدنه شهرداری به نسبت این مدیران بیشتر بوده است نتیجه این نا هماهنگی نیز این است که مدیران برای اینکه جایگاه خود را در مجموعه خود حفظ کنند به دنبال تعدیل نیرو و یا ورود نیروهای جایگزین با سطح تجربه و معلومات خود در بدنه شهرداری تهران هستند.


این اتفاق یعنی عقبگرد شهرداری تهران به دو دهه قبل که به پاشنه آشیل مدیریت شهری تبدیل شده است.

 
 
 
منبع : تیترشهر 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار