موضوع تشکیل استان اصفهان شمالی را از بُعد شکلی و حقوقی، اجتماعی و سیاسی و اجرایی میتوان مورد بررسی قرار داد. از نظر بعد حقوقی طرح تشکیل استان اصفهان شمالی مغایر با اصل 75 قانون اساسی است چرا که ایجاد هرگونه تشکیلات جدید هزینههایی را برای دولت خواهد داشت. مخصوصاً تشکیل یک استان نیاز به ارتقا تشکیلاتی و ساختاری و استخدام نیروهای جدید دارد و این برای دولت هزینههایی در پی خواهد داشت و مجلس بر اساس اصل 75 قانون اساسی نمیتواند طرحی را تصویب کند که برای دولت هزینه داشته باشد. اگر دولت این پیشنهاد را خود به مجلس ببرد و اصل تأمین هزینه را قبول کند، اوضاع فرق میکند. بنابراین هیچ موقع در کشور اجازه تشکیلات جدید از طریق مجلس و طرح نتوانسته به نتیجه برسد چرا که حتی اگر بر فرض در کمیسیون هم تصویب شود به شورای نگهبان خواهد رفت و این شورا، مصوبه مجلس را مغایر با اصل 75 قانون اساسی تشخیص خواهد داد و آن را رد خواهد کرد. موضوع دوم بحثهای اجتماعی و سیاسی چنین طرحی است. در 4 سالی که بنده استاندار اصفهان بودم در آغاز کارم به دوستان کاشان که معمولاً از عناصر سیاسی هم هستند پیشنهاد کردم که پیگیری این مسائل و تشکیل استان جدید را از طریق مراجع قانونی و حقوقی دنبال کنند و موضوع را در بین مردم طرح نکنند که سبب ایجاد مشکل شود. زمانی که بنده معاون عمرانی وزیر کشور بودم سابقه چنین موضوعی را در استان قزوین قبل از اینکه این استان تشکیل شود داشتیم که مجلس با آن موافقت نکرد، اما چون بین مردم مطرح شده بود سبب ایجاد تشنج در منطقه شد. باید بررسی کنیم که مشکلات شهرستان کاشان چیست که خواهان استان شدن این منطقه هستند. خودشان میگویند "با مرکز استان 200 کیلومتر فاصله داریم"، اگر اینگونه است خور و بیابانک هم 400 کیلومتر با مرکز استان فاصله دارد و این دلیل نمیشود. باز هم گفتند "که مسئولان استان اصفهان مشکلات ما را پیگیری نمیکنند"، در جواب گفتیم "شما بیایید احصا کنید کدام مسائل را حل نمیکنند، ما میآییم اختیار این مراکز را به شما میدهیم تا در شهرستان این مسائل را بتوانید حل کنید". آقایان یک سری پیشنهادهایی را دادند و از جمله گفتند کمیسیون ماده پنج در کاشان تشکیل شود و ما هم بخشی از اختیارات را به آنها دادیم. مثلاً مجوزهایی را که صنعت میدهد در کاشان تشکیل شود و آن مواردی را که قانون اجازه میداد مجوزهایش را دادیم. به عنوان مثال در بحث اقتصاد مقاومتی پایینترین تشکیلات، تشکیل کمیسیون اقتصاد مقاومتی در استان بود که برای نخستین بار تشکیل کمیسیون اقتصاد مقاومتی را در شهرستان تصویب کردیم و در رابطه با کمیسیون ماده پنج به آنها گفتیم که شما آنچه مصوب میکنید از نظر استانداری مورد تأیید است منتها چون قانون اجازه نمیدهد شما ابلاغ کنید ابلاغش را ما انجام میدهیم. در جای دیگر به دوستانمان در کاشان پیشنهاد دادیم که شما بررسی کنید که چه اختیاراتی را میخواهید که بخش قابل توجهی از آن را که خواستند بنده به آنها تفویض کردم و همان طور که دیدیم در آن چهار سالی که بنده استاندار بودم بحث استان اصفهان شمالی مطرح نشد. چنین درخواستهایی را نباید در بین مردم مطرح کنند چرا که چنین مسائلی را نمیتوان در کف خیابانها حل و فصل کرد. بنده بیشترین بازدید را در طول چهار سال به کاشان داشتم. 12 بار به کاشان مسافرت کردم در حالی که در مورد مسائل شهرستان اصفهان دو بار یا سه بار به فرمانداری اصفهان بیشتر نرفتم. تحلیل بنده این بود که این درخواستها باید از مجاری قانونی پیگیری شود و به بین مردم کشیده نشود تا انتظاراتی میان آنان به وجود بیاید. دوستانی که این موضوع را مطرح کردند در طول 4 سال گذشته هم میتوانستند این کار را انجام دهند تا شائبه استفاده تبلیغاتی نزدیک انتخابات مجلس بین مردم به وجود نیاید. چرا در این 4 سال چنین خواستهای را مطرح نکردند!؟ هم اکنون کشور در شرایط ویژهای از نظر مسائل داخلی و خارجی قرار دارد. نگرانیهای مردم در بعد اقتصادی زیاد است و هیچ چیزی همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند مهمتر از وحدت، یکپارچگی، همدلی و هم دستی نیست تا بتوانیم از این مشکلات عبور کنیم. بنابراین طرح موضوعاتی از قبیل تشکیل استان جدید در چنین شرایطی به صلاح نیست، دغدغههای بسیار بزرگتری را در سطح ملی و بینالمللی داریم و اگر بر فرض این درخواستها به حق هم باشد باید از مجاری قانونی پیگیری شود تا وحدت و همدلی در کشور دچار خدشه نشود. زمانی که استان قم در حال تشکیل شدن بود اتصال کاشان به قم هم مطرح بود که با توجه به اینکه مسئولان با عقلانیت با این موضوع برخورد کردند این اتفاق نیفتاد و کاشان به قم، متصل نشد. پس اینکه یک منطقهای خواهان ارتقا تشکیلاتی باشد حرفِ درست و قابل احترامی است و اگر این خواسته از طریق مجاری قانونی پیگیری شود باز هم حرکتی درست و معقول است و اینکه مقتضیات زمانی را برای نیل به این هدف مورد توجه قرار دهند یکی دیگر از این الزامات است. برای مثال شاید دو سال دیگر بستر برای طرح چنین خواستهای فراهم باشد، اما در زمان کنونی به هیچ وجه قابل طرح نیست. کاشان سابقهای 7 هزار ساله با پتانسیل صنعتی بالا و مردمی سختکوش و متدین دارد. تمام این موارد امتیازات بزرگی است که این شهر دارد. اگر کاشان را با برخی از مراکز استانهایی که به هر ترتیبی مرکز استان شدهاند مقایسه کنیم واقعاً کاشان یک سر و گردن بالاتر است، اما با توجه به مقتضیات زمان و هزینه بر بودن چنین کاری برای دولت که هماکنون بودجه آن برای حفظ سیستم اداری هم کافی نیست و کسریهای چند ده میلیاردی دارد، تشکیل یک استان جدید کار عاقلانهای نیست.93 درصد بودجه در اختیار وزرا و 7 درصد آن در اختیار استانها است. پس اگر بحثی داریم باید سراغ آن 93 درصد برویم. 7 درصد بودجهای که در اختیار استانها است به شورای برنامهریزی استان میآید و در این شورا 20 نفر از نمایندگان استان حضور دارند و در این خصوص تصمیمگیری میشود. آن 93 درصد بودجه تا به استان برسد مانند آن یخی است که آب شده باشد. همانطور که اگر بگذارند اصفهان از منابع خودش استفاده کند بهشت میشود، کاشان هم به همین شکل است و نیازی به بودجه دولتی در این صورت ندارد. بودجههای دولتی دیگر مفهومی ندارد و مهم سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و مردم است. در 4 سالی که استاندار اصفهان بودم کمتر از 15 درصد از سرمایهگذاری که در استان میشد متعلق به بودجه دولتی و 85 درصد آن بودجههای غیردولتی بود. تا جایی که بنده مطلع هستم سیاست وزارت کشور حداقل تا پایان این دولت، گسترش تشکیلات نیست و کشور هم ظرفیت چنین کاری را ندارد. اما نگرانی دیگری که وجود دارد این است که وقتی کسی چنین موضوعی را مطرح میکند دیگران هم فکر میکنند میشود این کار را انجام داد. در مدتی که استاندار اصفهان بودم تمام تلاشم این بود که نگذارم حاشیهای در استان ایجاد شود و یک فرعی اصل قرار بگیرد. در این زمان نیاز داریم استان اصفهان در شرایط امنیت، یکدلی و یکپارچگی باشد تا بشود برخی از مشکلات آن را حل کرد. یا باید 24 ساعت روز را صرف چنین دعواهایی کنیم یا تصمیم بگیریم وقتمان را صرف حل مشکلات و توسعه استان کنیم. فرقی نمیکند که این پیشنهادها برای شرق یا غرب اصفهان یا استان باشد. این مسائل، مدیریت استان را صرف پاسخگویی به حواشی و از اصل مشکلات دور میکند. این استدلال که فردی میخواهد برای آزمایش ازدواج از شرق به مرکز اصفهان بیاید و راهش دور است استدلالی قوی نیست، چرا که این فرد در طول عمر خود شاید یک بار برای چنین موضوعی مجبور شود به اصفهان بیاید. اگر اینگونه باشد اگر بر فرض اصفهانیها با بانک مرکزی مشکل داشته باشند باید این همه راه به تهران بیایند، پس لازم است شعبهای از بانک مرکزی هم در اصفهان راهاندازی شود. در مورد تشکیل شهرستان در غرب و شرق اصفهان فعلاً حرفهایی است که برخی افراد میزنند و به هیچ وجه قابل پیگیری در شرایط حاضر نیست. این خواستهها تا در مجاری قانونی به شکل جدی پیگیری نشود، قابلیت بررسی در چنین سطحی را ندارد. بنابراین بنده نفس موضوع را در شرایط فعلی به دلیل مواردی که گفتم اشتباه میدانم. در مجاری قانونی فعلاً بحث استان اصفهان شمالی مطرح است و بقیه موارد فعلاً در حد توصیه برخی از آقایان است.