اقتصاد نیوز : نزدیک ۲ ماه مانده تا انتخابات، هنوز نامزدهای نهایی جناح‌های سیاسی مشخص نشده‌اند؛‌ اما در رسانه‌ها همه ثبت‌نام می‌کنند و سودای ریاست جمهوری دارند. البته اقدامات برخی رسانه‌ها هم شاید در جهت جنگ روانی و تاثیرگذاری بر رقبای سیاسی‌شان باشد.
کد خبر: ۹۵۶۹۷۴
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۷ 18 April 2021
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویر احمد نزدیک ۲ ماه مانده تا انتخابات، هنوز نامزدهای نهایی جناح‌های سیاسی مشخص نشده‌اند؛‌ اما در رسانه‌ها همه ثبت‌نام می‌کنند و سودای ریاست جمهوری دارند. البته اقدامات برخی رسانه‌ها هم شاید در جهت جنگ روانی و تاثیرگذاری بر رقبای سیاسی‌شان باشد.
سورپرایز اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400/ جهانگیری و هاشمی؟ احتمالا نه!

 به نقل از خبرآنلاین، در فقدان احزاب سیاسی کشور، سیاست‌ورزی در گعده‌های ریش‌سفیدان شکل می‌گیرد. اما به هر حال از اردوگاه دو قبیله مطرح سیاسی -اصولگرایان و اصلاح طلبان- هنوز دود سفیدی مبنی بر اجماع بر یک گزینه بلند نشده است. ریش‌سفیدان اصلاح‌طلب هنوز درحال چانه‌زنی سیاسی هستند تا گزینه نهایی‌شان را معرفی کنند. اما برخی جریانات تندروی محافظه‌کار معتقدند که آنها گزینه نهایی را انتخاب کرده‌اند و تنها مشغول بازی با افکار عمومی هستند تا از انظار و افکار دور بماند و به نوعی جریان مقابل را غافلگیر کنند.

اما لااقل آنچه برای مردم در رسانه‌های عمومی و نه رسانه‌های خاص مشخص شده این است که اصلاح‌طلبان هنوز به گزینه اصلی نرسیده‌اند. اسامی اما زیاد است؛ «جواد ظریف، محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی، عباس آخوندی، مسعود پزشکیان و ….»! البته سیدحسن خمینی هم از گزینه های مطرح بود که اخیرا با توصیه مقام معظم رهبری اعلام کرد که ثبت‌نام نخواهد کرد.

عملیات روانی علیه کاندیداتوری ظریف

از بین جمع بالا اما خیلی‌ها سعی دارند تا جواد ظریف را راضی کنند؛ آنهم کسی که چندین بار با قسم و آیه خواسته تندروها را متقاعد کند که برای انتخابات ثبت‌نام نخواهد کرد. محافظه‌کاران از نوع تندروهایشان و رسانه‌هایشان با سیاست «راه بنداز-جا بنداز» در حال این عملیات روانی هستند که مذاکرات هسته‌ای ایران با اعضای باقیمانده در توافق هسته‌ای برای رفع تحریم‌های ناشی از خروج ترامپ از برجام، مربوط به انتخابات می‌شود.

البته این عملیات روانی آنها شاید جواب عکس بدهد؛ ظریف چندی پیش در متنی اینستاگرامی تهدید کرد که اگر همین فرمان را ادامه بدهند شاید هم نامزد بشود: «بر عزمم برای نامزد نشدن استوارم ولی تداوم فشارها، آزارها، افتراها و تهدیدها در اقبال عمومی و در این، تاثیر معکوس دارد».

این نهایت آن چیزی است که اصلاح‌طلبان می‌خواهند؛ ظریف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود. پیش از سال نو هم که لیست‌های رنگارنگی از هیات دولت نامزدهای احتمالی بیرون می‌آمد، لیستی هم منسوب به ظریف بیرون آمد که البته واکنشی هم از سوی او نداشت. ظریف را می‌توان نامزد و آرزوی غایی اصلاح‌طلبان فرض کرد. اما در این بین بیشترین حمایت‌ها از سوی حزب صادق خرازی یا همان «ندای ایرانیان» است.

اواخر سال گذشته، یکی از اعضای شورای مرکزی ندا به «ایرنا» گفته بود که «تقاضا کردیم محمدجواد ظریف نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوند و اگر این اتفاق بیفتد نه تنها حزب ما بلکه افراد و گروه‌های دیگر نیز از او حمایت می‌کنند». 

اصلاح‌طلبان؛ رونالدینیو می‌شوند؟ /عملیات روانی علیه کاندیداتوری ظریف

جهانگیری و هاشمی؟ احتمالا نه! 

ولی کارگزاران که از احزاب تاثیرگذار اصلاح‌طلبان است و در عین حال متمایل به راست، نظرش بیشتر روی محسن هاشمی و جهانگیری است؛ بالاخره هر چه که باشد آنها از اعضای حزب هستند و برایشان اولویت هستند اما لااقل هاشمی نسبت به این موضوع تمایلی چندانی نشان نداده است. یک علت این موضوع می تواند مربوط به میزان اقبال عمومی نسبت به او باشد از سوی دیگر غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران اخیرا از ۲ شرط محسن هاشمی نیز رونمایی کرد یک اینکه خود را به عنوان کاندیدای منفرد و مستقل مطرح نمی‌کند و اصلاح‌طلبان بخواهند که بیاید و دوم اینکه مشکلی در بحث صلاحیت نداشته باشد. 

اما جهانگیری اخیرا روزه سکوت دولتی‌ها را افطار کرده است. جهانگیری اخیرا در سفری استانی سخنانی گفته که بیشتر یادآور دوران انتخابات ۹۶ است. هرچند بنا به گفته کرباسچی این عضو شاخص کارگزاران تاکنون اعلام موضعی درباره کاندیداتوری اش نکرده است و بعید به نظر می رسد خود را وارد میدان رقابت ۱۴۰۰ کند.

عارف چه می‌کند؟

اما از سوی دیگر زمزمه‌هایی از محمدرضا عارف به گوش می‌رسد که نشان‌دهنده فعالیت پر جنب و جوش او برای انتخابات ریاست جمهوری دارد. شاید عارف این تصور را دارد که اصلاح‌طلبان و میانه‌روها یک ائتلاف و حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری بدهکارند. سال ۹۲ زمانی که در رقابت‌های انتخاباتی روحانی و عارف با هم جلو می‌رفتند، دو روز مانده به انتخابات عارف از صحنه انتخابات «کناره‌گیری شد» تا ائتلافی متشکل از میانه‌روها یا به قول خودشان اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان به صورت منسجم پشت سر روحانی قرار بگیرند. انتظار می‌رفت عارف با این کناره‌گیری و پیروزی روحانی به سمت معاون اولی رییس‌جمهوری منصوب شود؛ همان سمتی که زمان خاتمی ۴ سال بر عهده داشت؛ اما اینگونه نشد.

عارف دو سال بعدش در زمان انتخابات مجلس دهم سرلیست تهران شد و بازهم ائتلافی بین اعتدالیون و اصلاح‌طلبان شکل گرفت که نتیجه آن در گرچه در زمان رای‌شماری به کام آنها شیرین شد ولی عملکرد آنها در مجلس و جدایی اعتدالیون از اصلاح‌طلبان انتقادات زیادی را متوجه جبهه اصلاحات کرد؛ انتقاداتی که باعث نشد اصلاحات برای دور دوم ریاست جمهوری روحانی به او چک سفید امضا ندهند.

اما پس از ۴ سال ریاست عارف بر فراکسیون امید یا همان اصلاح‌طلبان در مجلس، بدنه اجتماعی این جریان انتقادات زیادی را روانه اردوگاه اصلاح‌طلبان کرد. انتقاداتی که زمینه‌ساز ناامیدی از جریان جوان اصلاحات و در نتیجه پایین‌ترین مشارکت طول تاریخ انتخابات در جمهوری اسلامی شد و به لطف همین مشارکت پایین مجلس یازدهم یکپارچه در اختیار محافظه‌کاران قرار بگیرد.

یکی از انتقادات وارده به عارف این بود که او در زمان ریاست بر فراکسیون امید نتوانست این تشکل حداکثر ۱۱۰ نفره را به خوبی مدیریت کند و در برخی جریانات مانند رای اعتماد به کابینه دوم روحانی افراد تاثیرگذاری از فراکسیون امید با وجود موضع رسمی مخالفت فراکسیون با برخی وزرای پیشنهادی، در علن برای آنها رای جمع کنند. موضوعاتی از این دست سبب شد که نگاه جریان اصلاحات به عارف و نحوه مدیریت سیاسی او دچار تغییر شود و در پایان مجلس دهم شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان به ریاست عارف منحل شود. هرچند در آخرین تحرکات این شورا قرار شد که این تشکل اصلی جریان اصلاح‌طلب از هیچ لیستی در تهران حمایت نکند و موضع سکوت اختیار کند ولی عارف عملا با حضور در معرفی یک لیست از این جبهه مصوبه شورای عالی به ریاست خودش را زیر پا گذاشت.

اصلاح‌طلبان؛ رونالدینیو می‌شوند؟ /عملیات روانی علیه کاندیداتوری ظریف

نگرانی از خودسری

حالا نگرانی از تک‌روی بازیکنان نه چندان تکنیکی جریان اصلاحات این اردوگاه را فراگرفته؛ نگرانی که می‌تواند منجر به تعدد نامزدهای اصلاح‌طلب و به نوعی شکاف عمیق در سبد رای آنها شود و خاطره تلخ انتخابات ۸۴ را تکرار کند؛ اتفاقی که دوپینگ حمایت همه گروه‌های اصلاح‌طلب از هاشمی رفسنجانی در دور دوم افاقه نکرد و او بازی را به رقیب سرسختش احمدی‌نژاد واگذار کرد. در آن انتخابات وجود نامزدهای متعدد از سوی اصلاحات باعث شکستن و پخش آرا شد که بند زدن چینی شکسته‌ اصلاحات در دور دوم هم کمکی به آنها نکرد. البته این احتمالات با این پیش فرض است که مشارکت مردمی مانند همان دوران باشد که اگر کمتر و در حد انتخابات مجلس یازدهم باشد دیگر کار به اینجاها نخواهد رسید.

اصلاح‌طلبان رونالدینیو می‌شوند؟

اما شاید اصلاح‌طلبان یک شگفتی برای انتخابات داشته باشند؛ علی لاریجانی سیاستمداری که سالهاست تبدیل به یک سیاستمدار میانه‌رو شده است؛ تحولی که نماد آن را می‌توان از «هویت» سازی در زمان ریاست بر صداوسیما تا نشستن کنار محمد خاتمی در جماران درنظر گرفت.

ماه‌های گذشته برخی از اصلاح‌طلبان به خصوص حزب کارگزاران حرف حمایت از لاریجانی را بیان می‌کردند و به نوعی آن را محک می‌زدند. اما این روزها با نزدیک شدن به زمان ثبت‌نام‌های ریاست جمهوری کمتر از این سخنان می‌گویند؛‌ برخی تندروها اما همچنان معتقدند اصلاح‌طلبان با استفاده از تاکتیک «رونالدینیو» یعنی نگاه به چپ، ضربه به راست خواهند زد اما حمایت از لاریجانی بین اصلاح‌طلبان منتقدانی نیز دارد.

با این اوصاف زمان زیادی تا رونمایی از نامزدها نمانده؛ حدود یک ماه دیگر ثبت‌نام برای انتخابات ریاست جمهوری آغاز می‌شود و آن زمان دیگر تقریبا معادله‌ها به نتیجه رسیده‌اند و گرد و غبارها خوابیده و صحنه روشن شده است.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
omid
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۹
با سلام از اشکالات اداره ثبت اختراعات از سال 1392 تا 1400 (به مدت 8 سال ) : اینجانب نیز در این روند مشکل داوری اختراعات را دارم یعنی زمانی که طرح اینجانب نو و جدید و دارای گام ابتکاری است ولی مراجع دانشگاهی و داوران پس از گرفتن هزینه های بالا طرح را تایید نمی کنند و در پاسخ می گویند دوست داریم طرح شما را رد کنیم برو پیش هرکسی که دوست داری بگو این مرجع را قبول ندارم اداره نیز می گوید ما طبق قانون مجبور هستیم طرح شما را رد کنیم . برخی از مراجع نیز می گویند داور متخصص ندارند ! در این خصوص از متقاضیان به کارشناس اداره اختراعات متن زیر را ارسال کرده ام: كارشناس محترم با سلام ، اينجانب به شخصه اعتقادي به روند ماركسيستي و وارداتي اداره اختراعات كه با قانون اساسي كشور در تضاد مي باشد ندارم . بر فرض مثال متقاضي پرونده خود را به حداقل 50 مرجع ارسال كند و پرونده 3 ماه در هر مرجع توقف كند تا يكي از اين مراجع داور متخصص داشته باشند و طرح را درست مورد داوري قرار دهند ، اين يعني اتلاف وقت چيزي حدود 8 سال و پرداخت هزينه چيزي حدود 30 مليون تومان . در حال حاضر 11 مرجع در پرونده هاي قبلي اعلام كرده اند داور متخصص ندارند! . اولا بعد از 8 سال پرونده به چه درد متقاضي مي خورد ؟ ، دوم اينكه اگر اينجانب بخواهم 30 اظهارنامه با اين روند ثبت كنم يه چيزي حدود 900 مليون بايد هزينه كنم ( بنظر شما امكان ثبت اختراع به صورت غير مستقيم از اينجانب سلب نشده است ؟ ) ، ايا بعد از اينكه سند را دريافت كردم همين دولت اين هزينه را مي تواند طي فرآيندي به اينجانب برگرداند ( به قول دوستمون خود سند اختراع 5 كيلو روغن نباتي ارزش داره ؟ ) ، يا قرار است متقاضي در جامعه رها شود ؟ . در اداره شما مردم دو دسته هستند برخي با سرمايه هاي خود اختراع ثبت مي كنند برخي با دارايي هاي خود. اشخاصي كه با دارايي خود اختراع ثبت مي كنند مثل اعضا هيات علمي ، اشخاصي كه به بدنه آزمايشگاه و پژوهشگاه ها متصل هستند ، اين افراد هر هزينه اي بابت اختراع انجام مي دهند دولت طي فرآيندي اين هزينه را به آن ها برگشت ميدهد يا از طريق گرنت دانشگاهي يا از طريق پژوهش توليد . يعني اين وسط فقط پول جابجا مي شود و كسي ضرر نمي كند. دسته دوم كساني هستند كه با سرمايه هاي خود اختراع انجام ميدهند مثل افراد كه مدارك عاليه دانشگاهي دارند مشغول كار هستند اما به بدنه دولت وصل نيستند ، اين افراد تحت هر شرايطي اگر نتوانند اظهارنامه خود را به ثبت برسانند آن ها هم سرمايه خود را از دست داده اند و هم دارايي خود را كه همان اختراع مي باشد . چون اين افراد مجبور هستند نسبت به افراد اول يك مرحله بيشتر براي فرايند ثبت انرژي صرف كنند ، اين روند به صورتي طراحي شده كه به مرور زمان قشر متوسط جامعه منحل خواهد شد . و جامعه دو قطبي مي شود يعني دو قشر بالا و پايين كه در اين صورت كاپيتاليسم رخ مي دهد و …
omid
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۹
*نگاهی به اقتصاد دانش بنیان*
پیرو گزارش های منتشر شده در انبوهی از رسانه ها از جمله خبرآنلاین ،خبرگزاری مهر و میزان درخصوص " تحقق اقتصاد دانش بنیان " گروهی از نخبگان و مخترعین کشور در این خصوص توضیح داده اند : تا آنجاکه ما میدانیم در سایر کشورها اقتصاد دانش بنیان یعنی اینکه به عنوان مثال" شرکت سونی اریکسون " با دوتا دانشگاه صحبت میکند یا خودش یک دانشگاه و مرکز اموزش تاسیس میکند بعد بیانه صادر میکند که هرکسی بتواند فاند یا پذیرش دانشگاه مارو بگیرد، بعد از گرفتن مدرک تحصیلی در همین کمپانی سونی اریکسون مشغول به کار می شود ، این چنین کشوری میتواند ادعا کند که اقتصاد دانش بنیان دارد . نه اینکه در کشورما شما با کنکور وارد دانشگاه شوید بعد طی یک فرایندی یک مدرک بگیرید و در انتها دنبال کار بگردید بعد اخر در یک حیطه دیگری مشغول به فعالیت شوید اسم این کار اقتصاد دانش بنیان نیست .متاسفانه تعریف صحیح و درستی از اقتصاد دانش بنیان به " مردم " داده نشده است، برای اقتصاد دانش بنیان داشتن نیاز به زیر ساخت و سیاست گذاری است که مبنا آن از همان وزارت علوم می باشد . در حقیقت صنعت می بایست دانشگاه ایجاد کند چون شرکت نیاز به متخصص دارد نه اینکه دانشگاه شرکت تاسیس کند ! چون دانشگاه که نیازی به تولید ندارد . !
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار