کد خبر: ۱۰۱۶۳۱
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۸ 27 September 2015

حمید رستمی

از دکتر حسابی دانشمند فقید ایرانی نقل است که در بلاد کفر روزی از روزگار یک نفر در چند و چون كشورهاي جهان سوم سؤالی پرسید و پروفسور بعد از کمی تفکر جواب داد: «جهان سوم جایی است که اگر بخواهی خانه ات را آباد کنی باید کشورت را ویران کنی و اگر بخواهی کشوری را آباد کنی باید از خانه ات چشم فروپوشی چرا که احتمال ویرانی اش خیلی بالاست!»

اکنون بعد از گذشت دو سال از استقرار دولت تدبیر و امید معنی جمله حکیمانه دکتر حسابی بیش از هر زمانی روشن می شود. آنجا که برخی میان دو گزینه پیش روی خود یعنی «هدف» و «شخص» به جای آنکه دنبال هدف بلندمدت خویش باشند دل خوش به اشخاصی بستند که خود را در چارچوب ایشان تعریف کرده اند.

این یکی از قواعد ابتدایی بازی سیاست است که نقش آفرینان آن یک چشم انداز و نقطه غایی برای خود متصور شده و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کرده و پلن های A و B و... طراحی نموده و وارد عمل شوند. اصول و مبانی خود را تعریف نموده و با هم پیمان شدن با افراد همسو پای در میدان رقابت می نهند تا برای رسیدن به آن مطلوب تلاش کنند اما با عرض تأسف - در كشورهاي جهان سوم عموما و در كشور ما خصوصا- در طی مسیر کم کم اهداف گم شده و رقابت درونی جای خود را به رفاقت ها داده و هر کسی درصدد صید ماهی درشت تر از این دريای پیش رو بوده و اینجاست که قضیه لنگ می زند، افراد مختلف در درون جبهه بخش های مختلفی برای خود تعریف کرده و خطوط قرمز جدیدی تعریف می کنند واصول و قواعد اولیه را دستخوش تغییرات ماهوی می کنند تا در اولین فرصت مرامنامه موجود در کتاب «قلعه حیوانات» را به ذهن متبادر کند که بر روی دیوار نوشته بودند: «همه با هم برابریم» ولی رفته رفته گرد زمان بر نوشته می نشست و یک روز جمله با تغییری ماهوی پیش چشم همگان نمایان می شد: «همه با هم برابریم و برخی برابرترند!»

این واقعیت تلخی ست که هر جریان سیاسی از جمع گرایی فاصله گرفت و رو به تفرق آورد دقيقا همان روز پایان تمام آرمان های تعریف شده اش هست. اما جوامع پیشرفته با رجوع به علم و عقل و منطق هیچگاه افراد را به برنامه و اهداف ترجیح نداده و هر کس که با آن برنامه و هدف مخالف باشند نه آن که حذف کنند بلکه سیستم خود بخود شرایطی پیش می آورد که فرد جایگاه خود را از دست داده و آنهایی که با هدف سازگارترند را محترم شمرده و قدر داده و بر صدر نشانده است.

هیچ گاه نمی توان از حافظه سیاسی پاک کرد روزهایی را که چندان دور نیست و هر کس با اصلاحی تر جلوه دادن تفکرات خود چنان شمشیر را برای دوستان و هم رزمان قدیم از رو بست که آخر شد آنچه نباید می شد و "محمود"ی متولد شد که نه او را شناخت و نه دیگری را و نه هيچكس را بلكه آدمهايي را وارد سپهر سياسي ايران كرد كه پيش از آن براي يافتن اشان بايد ذره بين در دست مي گرفتي ولي با باطل كردن تمام نظرات كارشناسي و علمي سايرين به آدمهايي دل بست كه به زعم خود بوي بهار مي دادند و به زعم ديگران منحرف جلوه مي كردند.اين اشتباه استراتژيك از سوي هر دو گروه سياسي فعال كشور باعث چنان نابساماني در امور شد كه براي رفع و رجوع آن چندين سال فرصت نياز باشد و جيبي پر پول براي كشور!

ما اينك در یک بزنگاه تاریخی سیر می کنیم باید یک بار برای همیشه انتخاب کنیم که می خواهیم خانه خود را آباد کنیم یا کل کشور را؟ آیا می خواهیم جهان سومی باقی بمانیم و يا كه نه، بالاخره خواست آن داريم كه از بيراهه بازگشته و در جاده یی قدم برداریم که رو به سوی جهانی دیگر است؟

سال های سال پیش دکتر حسابی این جمله را گفته و ما چند دهه بعد از آن هنوز هم به دنبال چراغی برای خانه خود هستیم هر چند که شاید قدیمیان گفته باشند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.

اینک ما در یک چارچوب برای رسیدن به اهدافی مشترک گام برمی داریم هر چقدر بتوانیم همگرایی موجود در سال های پیش را حفظ کرده و در مسیرش پیش برویم یعنی اینکه از گذشته پرحادثه خود عبرت گرفته و راه سومی را انتخاب کرده ایم ولی اگر درب مثل سابق بر همان پاشنه بچرخد و در یک منطقه كوچك ده نفر به ظاهر همفكر علم یک جریان در دست در گوشه یی برای خود پاتوق درست کنند و از ملت بخواهند که زیر علم آنها سینه بزنند چرا که آنها بر حق ترند سوگمندانه بايد دفتر دستك خود را جمع كرده و خيلي زود دنبال یک «محمود» دیگر باشیم تا به چشم برهم زدني کل علم ها را جمع کرده و ما را به خلوت مان تبعید کند تا بلکه آن زمان دست کم به رفاقت مان رجوع کنیم و یک استکان چای دیشلمه را با هم بتوانیم نوش جان کنیم و مشتركا از دود قليان جوانان بيكار نشسته بر سفره خانه هاي سنتي كمال استفاده را بكنيم.

اعتدال نه مسامحه با رقيبان و نه جنگ با دوستان به ظاهر غير هم سليقه و نه شمشير كشيدن بر منتقدان است بلكه مدارا با دشمنان و مروت بر دوستان و قدر دوستي و همدلي و يكرنگي و صفا و صميميت دوران انتخابات را دانستن است هر كس جز اين بيانديشد كارش با كرام الكاتبين است و افسوس كه در عالم سياست معمولا مثل سربازخانه ها تشويق براي يك نفر است و تنبيه براي همه.لطفا مواظب چشمهاي ما باشيد كه اصلا تمايلي براي ديدن ادمهايي كه از چهل فرسخي بوي "بهار" مي دهند ندارد.

اینکه هر کدام از ما چند نفر از جریان رقیب را به عنوان خط قرمز معرفی کنیم و در نهان و آشکار هوایش را داشته باشیم و به همان اندازه و شاید هم بیشتر به همرزمان سابق خود بدگمان باشیم نوعی دهن کجی به سیاست و بازی های آن است و نتیجه اش آنچنان محتوم است که اصلاً نیازی به بحث دوباره اش نیست.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار