رئیس حوزه علمیه اصفهان گفت: اگر تجمل‌گرایی از عروسی‌ها برداشته شود، آنگاه همهٔ دخترها شوهردار و پسرها زن‌دار می‌شوند. اما در وقتی‌که مهریهٔ زشت، مثلاً هزار سکهٔ بهار آزادی هست و آن ولیمه‌های شرم‌آور که خدا از این ولیمه‌ها غضب دارد، در بین مردم رواج دارد، معلوم است الآن هر دختری بخواهد عروسی کند، دست‌کم باید صد میلیون داشته باشد. یا یک پسر باید دو برابر این داشته باشد و الاّ برمی‌گردد به اینکه الآن از هر پنج ازدواج یک طلاق هست.
کد خبر: ۱۱۰۵۰
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۷ 07 March 2015

به گزارش تابناک اصفهان به نقل از فارس، رئیس حوزه علمیه اصفهان در ادامه سلسله مباحث خود اظهار کرد: خدمت کردن به خلق خدا، بیست حج مقبول و مبرور دارد و ثواب زیادی باربر آن است، به خاطر این است که به فکر یکدیگر باشیم، حوائج دیگران را مقدم بر حاجت خودمان بدانیم و گرفتاری‌های دیگران مقدم بر گرفتاری خودمان باشد. نتیجه‌اش یک اقتصاد سالم است، یعنی همه در رفاه می‌شوند. ازنظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاه‌اند و رفع فقر می‌شود. البته اینکه می‌گویم، وقتی است که خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج اسلامی باشد و تجمل‌گرایی نباشد.

آیت‌الله مظاهری ادامه داد: اگر به‌راستی رابطه با مردم محکم باشد و بتوانیم قانون مواسات را پیاده کنیم، آنگاه خرج واجب را خدا می‌دهد. خدا برج نمی‌دهد و تجمل‌گرایی و ازدواج و خانه و خوراک و پوشاک غریب و عجیب را نمی‌دهد. و اگر این‌ها نباشد، خدا خرج را می‌دهد و آنگاه رفع فقر از اسلام عزیز و از مسلمان‌ها و تشیع می‌شود. و این خیلی واضح است و خیلی فرمول‌های اقتصادی و درس اقتصاد نمی‌خواهد، بلکه هم تجربه به ما می‌گوید حتماً چنین است و هم‌فکرهای سرانگشتی می‌گوید.

مرجع عالی‌قدر جهان تشیع ادامه داد: اگر تجمل‌گرایی از عروسی‌ها برداشته شود، آنگاه همهٔ دخترها شوهردار و پسرها زن‌دار می‌شوند. اما در وقتی‌که مهریهٔ زشت، مثلاً هزار سکهٔ بهار آزادی هست و آن ولیمه‌های شرم‌آور که خدا از این ولیمه‌ها غضب دارد، در بین مردم رواج دارد، معلوم است الآن هر دختری بخواهد عروسی کند، دست‌کم باید صد میلیون داشته باشد. یا یک پسر باید دو برابر این داشته باشد و الاّ برمی‌گردد به اینکه الآن از هر پنج ازدواج یک طلاق هست. وقتی آمارگیری می‌کنیم، خواهیم دید که از تجمل‌گرایی یا از طرف آقا یا خانم یا هر دو است. آنگاه بدبخت می‌شویم و دشمن می‌تواند تحریم اقتصادی کند و ما را فلج کند. و الاّ اگر تجمل‌گرا نباشیم، دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند: «عَزَّ مَن قَنِعَ و ذَلَ مَن طَمِع»

وی در ادامه یادآور شد: اگر به راستی قناعت باشد، یعنی اقتصاد اسلام پیاده شود، آنگاه دشمن هرکه باشد ولو دنیا باشد، هیچ کاری نمی‌تواند بکند. در آن هشت سال جنگ دنیا هرچه توانست به سر ما آورد. من یادم هست که در اواخر جنگ، نفت بشکه‌ای پنج دلار شده بود، اما جنگ تعطیل نشد و مردم هم از گرسنگی نمردند و خبری نشد و توانستند در مقابل دنیا قد علم کنند تا جنگ را تمام کنند. دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، بلکه خودمان می‌توانیم بد کنیم و اقتصادمان را مریض کنیم. الآن تجمل‌گرایی اقتصاد ما را مریض کرده است و تحریم اقتصادی توانسته کار کند و حسابی اقتصاد را مریض کرده و بالاتر از این دو، حیف‌ومیل‌هاست که حسابی اقتصاد را مریض کرده است. حیف‌ومیل که باید نباشد، این است که برداشتن یک‌درهم از مال مردم، آتش جهنم می‌شود، حتی یک تومان، برداشتن از مال مردم، آتش است.

رئیس حوزه علمیه اصفهان افزود: نگاه کنید امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» به استاندارش چه می‌گوید؟ ایشان در نامه‌ای چنین می‌فرماید: «أَدِقُّوا أَقْلَامَکمْ وَ قَارِبُوا بَینَ سُطُورِکمْ وَ احْذِفُوا عَنِّی فُضُولَکمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِی وَ إِیاکمْ وَ الْإِکثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِینَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ»، نامه به عثمان بن حنیف است که خیلی بالاست. می‌فرماید: عثمان بن حنیف! وقتی نامه به من می‌نویسی، قلمت را ریز کن و درشت ننویس. بین سطرها فاصله نینداز، قلم‌فرسایی نکن و جان کلام را بنویس. برای اینکه اگر جان کلام را ننویسی و بین سطرها فاصله باشد و قلمت درشت باشد، کاغذ زیاد مصرف می‌شود و بیت‌المال مسلمان‌ها تحمّل این‌گونه چیزها را ندارد.

آیت‌الله مظاهری ادامه داد: حال اگر همه به همین جملهٔ امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» عمل کنیم، آنگاه رفع فساد اقتصادی می‌شود. هفتهٔ گذشته گفتم: امیرالمؤمنین در مدت پنج سال توانست همه را مستغنی کند. باکمال شهامت در مقابل خوارج و در مقابل دشمن می‌گفت: ای مردم! یک نفر فقیر نیست و همه ازنظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در رفاهید و حتی از دجله به کوفه آب آوردم، این جملهٔ امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» در وقتی بود که خود ایشان دیگر نمی‌توانستند کار کنند، زیرا ادارهٔ حکومت، نمی‌گذاشت که خودشان کار کنند، امّا قبل از آن و دوران خانه‌نشینی، به‌تنهایی در 25 سال توانستند 26 مزرعه آباد کنند. یکی از مزرعه‌ها خیلی عجیب است.

وی در ادامه گفت: راوی می‌گوید: امام، از چاه بیرون آمدند و نماز خواندند و بعد از نماز پرسیدند: ناهار چیست؟ گفتم کدوی پخته برایتان تهیه‌کرده‌ام. فرمودند: بیاور و با لذتی کدوی پخته را خوردند و مستحبات را نیز به‌جا آوردند و دست مبارک را از آبی که از شن بیرون می‌آمد شستند و برای هر لقمه «بسم‌الله الرحمن الرحیم» و «الحمدالله رب‌العالمین» گفتند؛ و اما راوی می‌گوید: مرتب می‌فرمود: لعنت خدا بر کسی که به‌واسطهٔ شکم به جهنّم رود.

رئیس حوزه علمیه اصفهان ادامه داد: شکمی را که بشود با کدوی پخته پر کرد، حیف نیست که با دزدی‌ها و گران‌فروشی‌ها و حیف‌ومیل‌ها پرکنیم؟ بعد امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» در چاه رفتند و کلنگ به سنگ خورد و آب فوران کرد و از چاه بیرون آمدند. اتفاقاً خویشان ایشان آمده بودند تا سری به امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» بزنند و دیدند چه آبی از قنات بیرون آمده است. وقتی امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» آنان را دیدند، فرمودند: چشم‌داشت به این قنات نداشته باشید، این از فقرا و ضعفاست. راوی می‌گوید: پاهای امیرالمؤمنین در چاه بود و تنه بیرون بود و فرمود قلم و دوات بیاورید. بالاخره قلم و دوام را آوردند و این قنات و مزرعه را درراه خدا برای مستمندان وقف کردند. در 25 سال با دست مبارکش 26 مزرعه این‌گونه آباد کرد. هیچ‌چیز از آن‌هم مربوط به خودش و زن و بچه‌اش نبود و این به خاطر قانون مواسات ایشان بود که خیلی ثواب دارد. الآن شما از خوبان هستید، اما چه کسی می‌تواند بگوید من به قانون مواسات عمل می‌کنم؟ درحالی‌که قرآن جداً می‌خواهد. در سوره توبه چنین آمده است: «وَ الَّذینَ یکنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا ینْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ»

مرجع عالی‌قدر جهان تشیع ادامه داد: کسی که پول دارد و به دیگران نمی‌دهد؛ آن‌وقت‌ها گنج درست می‌کردند و امروزه در بانک می‌گذارند؛ بالأخره کسی که خودخور است و برای خودش و زن و بچه‌اش می‌خواهد و انفاق نمی‌کند، عذاب دردناک دارد.

وی خاطرنشان کرد: استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی در المیزان می‌فرماید: این آیهٔ شریفه انفاق است و انفاق این است که جای خالی باشد یا فردی یا اجتماعی. اگر جای خالی برای صرف پول باشد و این صرف نکند و در بانک بگذارد، «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ» بعد قرآن می‌فرماید: در روز قیامت این پول‌ها را داغ می‌کنند و به سینه و به پشت و به پیشانی او می‌گذارند: «هذا ما کنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ فَذُوقُوا ما کنْتُمْ تَکنِزُونَ»

آیت‌الله مظاهری افزود: خیلی گناه دارد که انسان بتواند خدمت به خلق خدا کند، اما نکند. از آن‌طرف خیلی ثواب دارد انسان به هراندازه که می‌تواند به خلق خدا کمک کند. آنگاه این است که می‌تواند خلیفه‌الله شود. این‌ها مشکل نیست، بلکه ما مشکل می‌کنیم. نمازخواندن مشکل نیست و نمازخواندن این‌طور است که پیغمبر اکرم «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و امام صادق «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: ارزش دو رکعت نماز شب در پیش من از دنیا و آنچه در دنیاست، بیشتر است: «الرَّکعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیلِ أَحَبُ إِلَی مِنَ الدُّنْیا وَ مَا فی‌ها؛ پس‌نماز خواندن مشکل نیست، برای ما مشکل است: «وَ إِنَّها لَکبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعینَ» همچنین خدمت کردن به خلق خدا برای ما مشکل است اما برای امیرالمؤمنین خیلی آسان است.

رئیس حوزه علمیه اصفهان در ادامه با ذکر مثالی یادآور شد: مثال مشهوری هست که امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» در کوچه می‌رفتند و دیدند زنی مشک آبی بر دوش دارد و غر می‌زند و به امیرالمؤمنین ناسزا می‌گوید. شوهرش به جبهه رفته بود و شهید شده بود و این را تقصیر امیرالمؤمنین گذاشته بود. امیرالمؤمنین کسی که تقریباً خلیفهٔ نصف جهان است، جلو رفتند و گفتند: کمکت کنم. مشک را به دوش گرفتند و زن هم در پشت امیرالمؤمنین غرغر می‌کرد و بد می‌گفت. امیرالمؤمنین به خانهٔ این زن آمدند و دیدند که گرفتار است و به او رسیدگی نشده است. اشک مثل باران از صورت امیرالمؤمنین جاری بود. امیرالمؤمنین که حکومت نصف جهان را داشتند و ممالک اسلامی زیر سیطرهٔ ایشان بود. اما خودشان هیزم آوردند و به این خانم گفتند: تو نان می‌پزی و من بچه‌داری کنم یا من بچه‌داری کنم و تو نان می‌پزی؟! زن گفت: من نان می‌پزم و امیرالمؤمنین بچه‌داری می‌کرد و هسته خرماها را می‌گرفت و خرما را دردهان بچه می‌گذاشت و می‌گفت: علی را ببخشید، زیرا کوتاهی شده است و مثل باران گریه می‌کرد. این زن کم‌کم امیرالمؤمنین را شناخت و عذرخواهی کرد و گفت آقا اشتباه کردم و امیرالمؤمنین از او عذرخواهی کردند و فرمودند: من باید از تو عذرخواهی کنم، برای اینکه در حق تو کوتاهی شده است. وقتی در تاریخ برویم، می‌بینیم اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» این چیزها رسمشان بوده است و یکی و دو تا و گاهی نبوده است.

رئیس حوزه علمیه اصفهان ادامه داد: همین سورهٔ هل اتی که برای حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» نازل‌شده است، یک‌مرتبه نبوده، بلکه رسم حضرت زهرا این بوده که دیگران را بر خودش مقدم می‌انداخت: «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً، إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً»، گرسنه بودند، موقع افطار بود و این غذا را می‌خواستند. غذا هم تجمل‌گرایی نبود، نان جویی بود که خود حضرت زهرا پخته بودند. آنگاه نان را به یتیم و اسیر و مسکین دادند، برای اینکه هیچ‌چیزی در نظر نداشتند به‌جز خدا. برای اینکه خدا خشنود می‌شود از اینکه کسی خدمت به خلق خدا کند.

آیت‌الله مظاهری با نقل روایتی دیگر افزود: شخصی نزد امام صادق «سلام‌الله‌علیه» آمد و گفت: استاندار اهواز شیعه است و من گرفتارم و به او بنویسید تا گرفتاری مرا رفع کند. آقا این‌طور ننوشتند، بلکه نوشتند: «بِسْمِ اللَّهِ الرحمن الرحیم، سُرَّ أَخَاک یسُرَّک اللَّه»؛ یعنی هرکه شیعه را خوشحال کند، خدا را خوشحال کرده و این شیعه است. استاندار تا فهمید نامه از امام ششم است، ایستاد و نامه را روی سر گذاشت و بوسید و گفت: چه کاری داری؟ آن مرد گفت: ورشکسته شدم و مالیات بدهکارم و ندارم که بدهم. استاندار از مال خودش مالیات او را داد و بعد اسب خودش را به او داد و مرتب به او می‌گفت خوشحال شدی؟ رکاب را گرفت و سوارش کرد و کیسه پولی هم برای راه به او داد.

آن شخص نزد امام آمد و وقتی قضیه را می‌گفت، ایشان برافروخته می‌شدند و خوشحال می‌شدند. پرسید یابن رسول الله مثل‌اینکه خیلی خوشحال شدید! مرادم اینجاست که امام صادق «سلام‌الله‌علیه» فرمودند: والله خدا و رسولش خوشحال شدند.

وی ادامه داد: یعنی هرکسی یک شیعه را خوشحال کند، اول خدا را خوشحال کرده، بعد پیغمبر را و بعد ائمه طاهرین را و بعد آن‌کسی را که حاجتش را برآورده است. معلوم است وقتی خدا از کسی خوشحال شود و آقا امام زمان از کسی خوشحال شود دعا می‌کند و او به مقام خلیفه‌اللهی می‌رسد و عاقبت‌به‌خیر می‌شود. من خیلی‌ها را سراغ دارم که خدمت‌گزار خلق خدا بودند و هم خودشان عاقبت‌به‌خیر شدند و هم بچه‌ها و نسل بعدی آن‌ها. برعکس هم زیاد دیده‌ایم هرکسی خودخور باشد و زجر اقتصادی به جامعه بدهد، بدبخت می‌شود. اگر خودش هم بدبخت نشود، آتشی روشن کرده که بچه‌هایش بسوزند و بچه‌هایش از آتش او می‌سوزند.

آیت‌الله مظاهری ادامه داد: می‌گفت در اصفهان گرانی آمده بود. یک شخصی گندم داشت و نانواها با التماس نزد او رفتند و گفتند گندم‌ها را بده. پرسید چند می‌خرید؟ آن‌ها مثلاً گفتند: یک ریال و آن شخص گفت بالاتر روید. این‌ها کم‌کم قیمت را بالا بردند تا رسید به یک ریال و نیم و وقتی دیدند نمی‌شود خداحافظی کردند. بعد گرانی تمام شد و این شخص پایش درد گرفت. خود آقایی که قضیه اول را دیده بود، قضیه دوم را هم دیده بود. گفتند دکتر از خارج آوردیم و وقتی به پا نگاه کرد، گفت: باید این پا را برید و الاّ می‌میری. دست گذاشت روی ساق پا و مرتب بالا رفت و دکتر می‌گفت: بالاتر و بالأخره گفت: تمام این پا را باید ببری و الاّ می‌میری و این تمام پولش را خرج پا کرد و بعد هم مُرد.

رئیس حوزه علمیه اصفهان در پایان گفت: ما باید خیلی مواظب باشیم، این قانون مواسات، قانون عجیبی است و از اوجب واجبات است و از افضل فضائل است و انسان را عاقبت‌به‌خیر می‌کند و اولادش را عاقبت‌به‌خیر می‌کند. انسان را بانشاط می‌کند و عمر و مالش را پربرکت می‌کند و اولادش را پربرکت می‌کند و ازجمله اینکه خدا به او توفیق می‌دهد که بتواند درخت رذالت را از دل بکند، باید حسین وار درصحنه بیاییم، آنگاه همه‌چیزتمام می‌شود. یعنی باید شیعهٔ حسین باشیم و به امام حسین «سلام‌الله‌علیه» بخوریم. یک در هزار مصائب حسین را برای مردم متحمل شویم. آنگاه همهٔ کارها درست می‌شود.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار