شامگاه یکشنبه ۱۲ دی ماه ۹۴ بود که عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی در جمع خبرنگاران از قطع روابط کشورش با ایران خبرداد.

دلیل عربستان برای اتخاذ این تصمیم مهم، حمله به سفارتش در مشهد و آتش کشیدن آن اعلام شده است.

اما چرا این تصمیم را عربستانی ها گرفتند نه ما؟ درصورتی که اگر به اتفاقات اخیر در روابط ایران و عربستان نگاهی بیاندازیم، متوجه این نکته می شویم که اگر قرار باشد کشوری آغاز کننده قطع رابطه باشد، این ایران است.

اما چرا دستگاه دیپلماسی کشورمان پس از حوادث "تعرض به دو نوجوان در فرودگاه جده”،  "تعلل در صدور روادید برای حجاج”، "تهدید آشکار هواپیمای امداد رسان هلال احمر برای ارسال دارو به یمن”، "تلاش برای به توافق نرسیدن ایران و ۱+۵”، "تلاش موفق برای کاهش قیمت نفت ایران” و اخیراً "فاجعه بزرگ منا در جریان حج تمتع امسال” که منجر به کشته شدن ۴۶۴ ایرانی با لباس احرام شد، تنها به صدور چند پیام و اظهار نظرهای خبری اکتفا کرد؟

دلیل این همه مسامحت چیست؟ اگر می گویند که عربستان کشوری مسلمان است و باید با آنها مدارا شود، باید گفت این چه کشور مسلمانی است که ماه ها یمنی ها راه به دلایل واهی به خاک و خون کشیده است؟ این چه کشور مسلمانی است که پایه و اساس فتنه ها و جنگ در عراق و سوریه است؟

چرا وزارت خارجه نشینان ایرانی پس از کشته شدن ۴۶۴ حاجی ایرانی در منا به دلیل کوتاهی عربستان اقدام محکم دیپلماتیک انجام نداد اما مقامات سعودی تنها به دلیل حمله به سفارتشان در مشهد اقدام به قطع رابطه کردند؟

امروز نقاب اسلام از چهره عربستان کنار رفته است و آل سعود دست به همه نوع جنایت به صورت کاملاً علنی در منطقه می زند. امروز نمی توان عربستان را یک دوست اسلامی دانست زیرا هیچ یک از ویژگی های یک کشور اسلامی را حداقل در سیاست خارجی خود ندارد، فقط کم مانده رسما و کتاباً اعلام کنند ما با ایران دشمنی داریم.

ای کاش ما پیش قدم می شدیم، ای کاش پس از این همه اتفاق ناخوشایند وزارت خارجه ما اقدامی به غیر از احضار روتین و تکراری سفیر عربستان می کرد.

حال باید دید که آیا این اتفاقات به مانند کشتار سال ۶۶ حجاج که منجر به قطع روابط شده بود، فراموش می شود و مدتی دیگر باز این ایران است که روابط را مجدد برقرار می کند؟