حکایت خط و خوشنویسی در اصفهان حکایت غم انگیزی است، چرا که روزگاری در اصفهان بزرگ‌ترین خطاطان و خوشنویسان زندگی می‌کردند و کتیبه‌های بر جای مانده از آثار آنها نشانه‌ای از نبوغ و هنر این خوشنویسان دارد. هنوز هم اساتید بسیاری در این شهر به فعالیت می‌پردازند ولی عدم استفاده از آنها و به کارگیری این ظرفیت در پایتخت فرهنگ و هنر اسلام موجب گوشه نشینی و کنج عزلت گزیدن این اساتید هنر شده است.
کد خبر: ۲۶۳
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۲۳:۲۷ 18 January 2015
به گزارش تابناک به نقل از ایمنا، حکایت خط و خوشنویسی در اصفهان حکایت غم انگیزی است، چرا که روزگاری در اصفهان بزرگ‌ترین خطاطان و خوشنویسان زندگی می‌کردند و کتیبه‌های بر جای مانده از آثار آنها نشانه‌ای از نبوغ و هنر این خوشنویسان دارد. هنوز هم اساتید بسیاری در این شهر به فعالیت می‌پردازند ولی عدم استفاده از آنها و به کارگیری این ظرفیت در پایتخت فرهنگ و هنر اسلام موجب گوشه نشینی و کنج عزلت گزیدن این اساتید هنر شده است.

روایت خط در ایران و اصفهان روایتی است پر ماجرا، روایتی که از اوج این هنر در زمان‌های دور حکایت دارد تا هنرمندانی که تنها با عشقشان دارند این هنر را به جلو می‌برند. هنری که شاید هنوز قدر آن را به اندازه کافی نمی‌دانیم، اما این هنر همان هنری است که مساجد ما را پر شکوه، نوشته‌های ما را جلوه و معماری ما را منحصر به فرد می سازد.

دکتر "شهاب شهیدانی"، استاد تاریخ هنر و پژوهشگر در زمینه خوشنویسی است. صحبت با او دل پر دردش را که داغی از بلایایی است که بر سر خوشنویسی در اصفهان آمده، تازه‌تر می‌کند. او در گفت‌و گو با خبرنگار سرویس فرهنگ وهنر ایسنا- منطقه اصفهان از عدم استفاده از ظرفیت‌های درونی شهر تا کتیبه‌هایی که دیگر هنر قدیم را ندارند و از ضعف‌های پژوهشی تا بی‌توجهی مدیران اجرایی به هنرمندان انتقاد می‌کند. این مشکلات داخلی را باید به ورود فونت‌های کامپیوتری و سطحی شدن آثار نیز افزود. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:

جایگاه مکتب خوشنویسی اصفهان

این پژوهشگر هنر با بیان اینکه اصفهان هیچ‌گاه از موضوع خوشنویسی فارغ نبوده است، اظهار کرد: از نخستین اقلامی که ایرانیان در ذیل تاریخ پر تنوع خط کوفی به وجود آورده‌اند، یکی هم قلم "اصفهانی" یا آن‌گونه که ابن ندیم در قرن سوم ذکر کرده است، "قلم الاصفهانی" است. بدون اغراق در ایام حکومت آل بویه، سلجوقی، ایلخانی و تیموری و به ویژه در عصر طلایی صفویان و حتی قاجار، شهر اصفهان جایگاه ممتازی در خوشنویسی و کتیبه نویسی داشته است.

شهیدانی به شواهد تاریخی اشاره کرد و افزود: بنا به نوشته یعقوبی از مورّخان سده‌های نخست اسلامی در "فتوح البلدان"، نخستین اَعراب مسلمان مهاجر به اصفهان از ساکنان کوفه بوده‌اند. این شاهدی غیرمستقیم از حضور خط کوفی در اصفهان است.این مورخدر ادامه از ساخت و بنای مساجد مختلف با نام قبایل عرب در اصفهان یاد می‌کند و طبیعی است که مساجد قرون نخستین اسلامی هم محل نماز، قرائت قرآن و هم کتابت و حفظ قرآن بوده است. در محدوده اردستان تا نایین هم اعراب مسلمان و اشراف و دهقانان ایرانی سکونت داشته‌اند.

وی با اشاره به کتیبه‌های موجود در اصفهان و شهرهای اطراف آن، ادامه داد: امتزاج عناصر و نقوش ساسانی با کتیبه‌های کوفی در مسجد نایین بر این واقعیت تاریخی نیز شاهدی بر این مدعاست. هنگامی‌که به کتیبه‌های کوفی عصر سلجوقی اصفهان می‌رسیم، دیگر تردیدی نیست که خوشنویسی هنر بالنده و پذیرفته شده‌ای در اصفهان بوده است.

این مدرس خوشنویسی اضافه کرد: قدیمی‌ترین قرآن وقفی تاریخ‌دار در آستان قدس رضوی به کتابت"کشواد ابن املاس" طبق انجامه و امضاء کاتب آن در اصفهان خوشنویسی شده است. سهم مکتب اصفهان در اعتلاء خط کوفی به ویژه در کتیبه نویسی بی‌بدیل است و کتیبه‌های کوفی اصفهان هم‌طراز کتیبه‌های فاطمیون مصر و آندلس در اسپانیای اسلامی و... است. هر جا که کتیبه‌های کوفی خودنمایی کند، نشانی از قدمت، اصالت و حضور زودهنگام خوشنویسی در آن ناحیه دارد و خود این امر از مشخصات و ویژگی‌های مکتب خوشنویسی اصفهان است. این را به هزاران نسخه نفیس و صدها خوشنویس پرآوازه و گمنام اصفهانی اضافه کنید.

شهیدانی با انتقاد از وضعیت کنونی خوشنویسی در اصفهان و ایران، گفت: اکنون از این کاروان پر هیاهو چه مانده است؟ هنوز هم اصفهان با توجه به عظمت و سابقه مهم هنری نفس می‌کشد و اصولاً حیات شهری اصفهان بی‌آنکه فرد بخواهد یا نه، او را در روندی از هنر قرار می‌دهد که خوشنویسی هم جزیی از این موضوع است. با این وجود حق خوشنویسی در اصفهان به خوبی ادا نشده است.

تاریخچه کتیبه‌نویسی

وی افزود: امروزه خوشنویسی اصفهان را تنها شوق و علاقه پیش می‌برد. حلقه‌های مفقوده مدیریتی، کاربردی کردن خوشنویسی در حیات شهری، تلفیق خط و تکنولوژی جدید با حفظ اصالت‌ها، ضعف مراکز آموزش خوشنویسی و... باعث شده که خوشنویسی این شهر دور از برنامه‌ریزی جامع و سنجیده به صورت جزیره‌های جدا افتاده از هم ادامه یابد.

این پژوهشگر خوشنویسی افزود: هر چند که اصفهان این قدر مدال بر سینه دارد که بر قرار گرفتن نشانی بر شهر و ناحیه دیگری رشک نمی‌برد، اما می‌دانیم که قزوین را پایتخت خوشنویسی ایران کرده‌اند. دو تن از مهمترین خوشنویسان تاریخ خوشنویسی یعنی میرعماد و درویش عبدالمجید طالقانی با آنکه زاده قزوین و طالقان هستند، اما نبوغ خود را در شهر اصفهان توانستند بروز دهند.

شهیدانی با تاکید بر نقش و جایگاه کتیبه‌ها در اصفهان نسبت به سایر شهرها ادامه داد: یکی از مهمترین وجوه خوشنویسی اسلامی کتیبه‌هاست و بی‌تردید اصفهان دارای بیشترین تعداد کتیبه، هم به لحاظ جامعه آماری و هم به لحاظ کیفیت کتیبه نویسی است.

وی اضافه کرد: تاریخ کتیبه نویسی در ایران در مکتب اصفهان بیش از سایر نواحی قابل اهمیت است و سنت مستمر کتیبه نویسی که در اقلام مختلف و در نهایت ظرافت است، این شهر را به صورت موزه‌ای دائمی و همیشگی درآورده، به گونه‌ای که برخی از ظرایف خط و خوشنویسی را در خست و تنگناهای نسخ خطی به هنرمندان خوشنویس می‌بخشد.

دگرگونی‌های شگرف خط

این پژوهشگر با اشاره به نقش اصفهان و اساتید آن در دگرگونی خوشنویسی گفت: برخی از مهمترین رخدادها و دگرگونی‌های شگرف در تاریخ خوشنویسی ایران یا در اصفهان بوده و یا با خاطره شهر اصفهان گره خورده است. آیا می‌توان نبوغ میرعماد، علیرضا عباسی، میرزا احمد نیریزی، درویش عبدالمجید طالقانی و صدها خوشنویس دیگر را بدون حیات شهری اصفهان و سعه صدر آن پذیرفت؟ این هنرمندان بزرگ بی‌تردید موفقیت خود را بیشتر مدیون مکتب اصفهان- که خود جزء مهمی از آن هستند- تا شهرهای زادگاهشان هستند.

شهیدانی با بیان اینکه اصفهان در طول تاریخ اقلام مختلف نستعلیق، ثلث، شکسته و نسخ را در خود تصفیه کرده، اظهار کرد: طلوع و غروب برخی از اقلام فراموش شده‌ای چون تعلیق در اصفهان اتفاق افتاد (طلوع تاج الدین سلمانی قرن 9) و (غروب به دست محمد کاظم واله خوشنویس و شاعر سده یازدهم). امروزه هم استادان بزرگ خوشنویسی این شهر در مراتب بالای هنری کشور قرار دارند، اما این کافی نیست.

وی افزود: کاربرد فراوان خطوط اسلامی در فضای شهری اصفهان که در تجارب کتیبه نویسی گذشته در این شهر حیّ و حاضر است جدی گرفته نشده و شهر اصفهان از وجود این پتانسیل عظیم هنوز بهره‌ای ندارد. خوشنویسی هنوز در ایران نفس می‌کشد، خواه از حیث خوشنویسی ناب و یا کاربردهای فراوان آن، اما این هنر بسیار شریف نیازمند تحول و نوآوری هم است.

به گذشته بسنده نکنیم

این مدرس خط ادامه داد: اصفهان در برخی از حوزه‌ها باید فاصله خود را در ابعاد گرافیک خط یا نقاشی خط با مراکز دیگر کم کند، البته منظور این نیست که هنرمندان این رشته‌ها وجود نداشته باشند، بلکه باید جایگاه این روند در تصمیم‌گیری‌ها به درستی تعریف، ضرورت و توجه آن درک شود و در فضای شهری و سایر زمینه‌ها به کار گرفته شود. اگر طالب آن هستیم که همواره این شهر در نگاه مخاطب در اقصا نقاط جهان قرار گیرد، نباید فقط به تکرار گذشته هنری بسنده کنیم. جدی گرفتن حوزه‌های تازه در خوشنویسی این شهر، نقش مهمی در روند حفظ اعتبار و شهرت عالم‌گیر اصفهان دارد.

شهیدانی تصریح کرد: نباید اصفهان منتظر جاهای دیگر باشد تا برایش تصمیم‌گیری کنند و باید به سمتی برود که خودش جریان سازی کند. بضاعت هنرمندان اصفهانی کم نیست که همه جا و در هر رشته‌ای حضور دارند. در خوشنویسی هنوز اساتید اصفهان گوی سبقت را در جشنواره‌ها می‌برند، اما این یک سوی قضیه است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد مدیریت این ظرفیت بالاست. به نظرم هنرمندان و از جمله خوشنویسان در این روند رو به زوال مقصرند.

وی با انتقاد از رویکردهایی که در خوشنویسی به وجود آمده است، اظهار کرد: چشم اندازهای جشنواره‌ای و موفقیت‌های زودگذر هنرجو پروری، غفلت از آینده‌نگری و دوری از برنامه‌ریزی و سیاست‌های کلان و مستمر در خوشنویسی از مصادیق این ضعف است. کاری که استاد فضائلی در حوزه پژوهش خوشنویسی و کتیبه نویسی با پرهیز از این آفات انجام داد، ادامه نیافت.

داستان غم انگیز مدیریت هنری

این پژوهشگر هنر با غم انگیز خواندن مدیریت هنری در اصفهان و ایران، افزود: هیچ از یادم نمی‌رود چند سال پیش که اتفاقاً بودجه‌های دولتی در اوج بود بنده به اتفاق دوست عزیزم جناب آقای شاهمندی و حمایت‌های بی‌دریغ دکتر منتظرالقائم در مجموعه تخت فولاد اصفهان طرح مفصلی را تحت عنوان "همایش ملی مکتب خوشنویسی اصفهان "با دقت بسیاری طی چهار ماه مطالعات کارشناسی شده اولیه و رایزنی‌های فشرده با استادان بنام کشوری پیشنهاد دادیم.

شهیدانی ادامه داد: برای این همایش تمام آثار خوشنویسان اصفهان را تا آنجا که چاپ شده بود جمع و فهرست نگاری کردیم. برای مقدمات این کار حتی از مسافرت عید زدیم و این طرح کلان را با برآورد هزینه‌ای بسیار کم و صرفاً از سر شوق و عشق به خوشنویسی به معاونت پژوهشی شهرداری ارایه دادیم و قرار شد که ادارات و نهادهای دیگر هم به این جمع اضافه شوند. اما سرنوشت این طرح عظیم چه شد؟! ساعت 6:30 صبح همان روز قرار شد جهت بررسی نهایی در یک جلسه به وعده صبحانه حضور یابیم، اما جناب مسوول و مدیر اصلاً طرح را نخوانده و در واقع همراهشان نیاورده بودند. به گونه‌ای در این موضوع با فرسایش زمان و بی‌اعتنایی مواجه شدیم که انگار افتخار برای ما همین بود که در جمع این بزرگان مدیریتی صبحانه‌ای خوردیم!

وی اضافه کرد: بوالعجب آنکه هیچ‌گاه در سیستم مدیریت ما کار برای اهل فضل آماده نیست و همواره باید در زیر چتر سفارش و ترحم یکی از به اصطلاح بزرگان غیرمتخصص کار را به جلو برد. من با چه کسی و با چه زبانی و به چه شیوه‌ای این همه رایزنی و کار فشرده و گوشزد کردن ضرورت انجام این طرح را برای شهر اصفهان بگویم. کاری که در ازای آن نه طلب پول کردیم که از عمر و جان و هزینه خودمان نیز برگرفتیم.

بنشینم و صبر پیش گیرم...

این مدرس خط و خوشنویسی با بیان اینکه هیچ‌گاه نا امید نخواهد شد و ثمره زحماتی که برای هنر و خوشنویسی اصفهان کشیده می‌شود دیر یا زود به ثمر می‌نشیند، گفت: غرض آنکه تا چنین سیاست‌های غیر علمی و ناهشیارانه‌ای است، اصولاً کار با مراکز دولتی جز صدمه و اتلاف عمر و پشیمانی نیست.

شهیدانی افزود: گاهی هم که قرار بر انجام کاری می‌شود، تفاوت کار عمیق و ماندگار با بیلان کاری یک مدیر برای پر کردن تنگناهای اداری و پاسخگویی به مراجع مافوق را جابجا می‌کنیم و انتظار داریم در یک زمان فشرده کاری انجام شود. دست آخر هریک از ما به این حرف سعدی می‌رسد که: بنشینم و صبر پیش گیرم/ دنباله کار خویش گیرم

کتیبه‌های سر در محلات قدیمی اصفهان

وی با اشاره به کتیبه‌های سر در محلات قدیمی شهر اصفهان، ادامه داد: در این کتیبه ها نقشی همدلانه و ذاکرانه بین مخاطب، معماری بنا و صاحب خانه ایفا می‌کنند. اما اکنون حال و روز بافت فرسوده و معماری آن را بنگرید مشتی آدم، با اخلاق قدیمی در یک معماری غیرمرتبط و در نگاه جزیی تر یک کتیبه غیر ضروری و رنگ و رو رفته سر در گذاشته‌اند!

این پژوهشگر هنر اضافه کرد: در گذشته این آیه و اسماء الهی به هرحال مهم بوده که با رنگی پایدار، روشن و واضح و خطی نیکو نوشته می‌شد. میدان عتیق اصفهان را با شکوه و عظمت بی‌حد مسجد جامع که بیشتر آن تزئینات کتیبه‌های خوشنویسی است مقایسه کنید. قرار است ما چه کار کنیم؟ فقط بسازیم؟ در باب نوع و چگونگی کتیبه‌های میدان عتیق اصفهان طرحی آماده کردم، اما با تجربه‌ای که از طرح پیشنهادی مکتب خوشنویسی اصفهان و نگاه عاقل اندر سفیه مدیران در این موارد داشتم بیخیال شدم.

غفلت از غنای خوشنویسی اسلامی در جشنواره‌ها

شهیدانی تصریح کرد: در هر جشنواره‌ای میزان نارضایتی از نتیجه داوری‌ها و انتخاب اثر بسیار است، تا آنجا که می‌دانم هیچ‌گاه داوران وظیفه خود نمی‌دانند که چرایی انتخاب اثر برتر را مکتوب کنند. روند این جشنواره‌ها به این منجر می‌شود که نوعی دلزدگی برای افراد برگزیده نشده و تلاش برگزیدگان برای جلب رضایت داوران در مرحله بعدی برسد.

وی افزود: با وجود غنای فراوان خوشنویسی اسلامی، جشنواره‌ها هیچ‌گاه جز برای قلم نستعلیق، شکسته نستعلیق و در حاشیه نیز خطوط ثلث و نسخ نبوده است. پس تکلیف خط زیبای ریحان و محقق و کوفی و رقاع چه می‌شود؟ معلوم نیست! گویی این اقلام اصلاً جزء خوشنویسی نیستند!

ای استاد هنر اضافه کرد: همچنین نوعی جشنواره زدگی در این مسیر قابل توجه است که خوشنویسان را وادار به چشم و همچشمی می‌کند و خلاقیت ناب را از آن‌ها می‌گیرد. نتیجه آثاری که اگر به لطف یار در یک کتاب یا به شکل پوستر چاپ شود، در حالی که هر کدام از این آثار باید به طور قوی در فضای شهری اصفهان مورد استفاده قرار گیرد و فقط نباید به مخاطب خاص توجه داشت.

شهیدانی با انتقدات از جوایز جشنواره‌ها گفت: در مورد مبلغ جوایز باید گفت گرچه هنرمند خوشنویس آن را در نظر نمی‌گیرد، اما بسیار ناچیز و دور از شأن است. اگر با برخی از کشورهای همسایه مقایسه کنیم اصلاً نباید حرف زد!

وی اضافه کرد: هنوز جشنواره‌های مستمر با ساز و کار مشخص نداریم. هنوز جشنواره‌ای که در روند برگزاری آن نشست‌های تخصصی در باب خوشنویسی و بازخوانی و بازنگری آثار قدما باشد، برگزار نشده است. این گونه جشنواره‌ها هم مراکز دولتی و هم مجموعه‌داران خصوصی که در این شهر علاقه‌مند به ارایه آثار قدما که در محاق فراموشی قرار دارند راغب می‌کند اما حتی جشنواره‌ای به نام یکی از بزرگان خوشنویسی اصفهان برپا نشده است.

این مدرس خط افزود: می‌توانیم دایره جشنواره‌ها را به کاربرد خط در هنرهای دیگر هم گسترش دهیم، بهترین کتیبه‌ها، مهر نگاری، کتاب آرایی یا عرضه چاپ نفیس آثار خطی و هر چه که خطوط اسلامی به نحو معتبری در آن به کار گرفته شود، جزیی از جشنواره‌های خوشنویسی تلقی گردد. اینکه شهر اصفهان اگر هم کاری در آن انجام نشود بزرگی خود را به واسطه تاریخ غنی خودش تا سالهای دیگر خواهد داشت، نباید مورد غفلت و سوء تدبیر مسئولان قرار گیرد که از این عظمت با بی‌اعتنایی یا کار ضعیف بکاهد.

فراموشی خطوط اسلامی!

شهیدانی با انتقاد از فراموشی خطوط اسلامی اظهار کرد: باید این سوال را از خود بپرسیم که چه اتفاقي افتاده كه اقلام دیگری چون کوفی، ثلث، ریحان و محقق نوشته نمی‌شود؟ از مرحوم استاد فضائلی که بگذریم بیشتر خوشنویسان و حتی پژوهشگران هنر نسبت به تاریخ خوشنویسی کم اطلاع شده‌اند. این درست است که نستعلیق جادوی هنر ایران است، اما هر یک از اقلام خوشنویسی اسلامی جاذبه و گیرایی خود را دارند. سیاست‌های انجمن خوشنویسان و کم اطلاعی یا کم تحرکی هنرمندان از خوشنویس تا گرافیست نسبت به ظرفیت بالای کلیه خطوط اسلامی و نیز زمانه کم فرصتی که ما در آن قرار داریم به نظر از علل این امر است.

مدیران با چه فونتی می‌نویسند؟

وی با اشاره به فونت‌های کامپیوتری و تأثیر آنها بر روی خوشنویسی گفت: این موضوع در ابتدای امر تأثیر بسیاری داشت یا حداقل چنین نشان می‌داد، اما همچنان که پژوهشگران غربی هم اذعان دارند ذات خوشنویسی اسلامی تواناتر از چنین هجمه‌هایی است. به نظر می‌رسد که منبع عظیم خوشنویسی قابلیت انطباق با هر نوع تحولی را دارد، بی‌جهت نیست که در حراجی‌های معتبر جهانی نقاشی خط با جسارت نفس می‌کشد، دلیل آن هم این است که از بن‌مایه‌های عناصر خوشنویسی تغذیه می‌کند.

این پژوهشگر هنر افزود: ورود خوشنویسان به عرصه‌های گرافیک، نقاشی، نقد هنری و فهم تحولات پیش آمده آن‌ها را مجدانه در حال رمز گشایی از محدودیت‌ها و چگونگی غلبه بر آن می‌کند. می‌دانید اغلب این فونت‌ها را ما طراحی نکرده‌ایم، بلکه در اروپا و غرب طراحی یا ساخته شده است، چه در نوع حروف چینی قدیم و چه در نوع به اصطلاح دیجیتال فعلی.

شهیدانی ادامه داد: حدیثی از پیامبر عزیز اسلام می‌خواندم که "وای بر مردمی که چیزی می‌پوشند که خود نمی‌بافند." صریح‌تر از این نمی‌شود حرف زد. ما لباس افکار و اندیشه‌ها و احساسات خودمان را نمی‌بافیم. به نظر شما تا به حال هیچ مدیر و نهادی متوجه این موضوع شده است که همه نامه‌ها و مکاتبات انجام گرفته، چاپ کتاب و روزنامه و مطالب دنیای مجازی و تبلیغات و... را با فونتی که هنرمند غربی از روی حروف ما انتخاب کرده می‌نویسیم. ایستادن بر گذشته پر افتخار خوشنویسی و تکرار طوطی‌وار آن اضافه نکردن چیزی به این گذشته و به مهمانی این جهان پر رقابت رفتن و آماده از خوان دیگران بهره گرفتن خیلی جسارت می‌خواهد.

وی اضافه کرد: بی‌تعارف بگویم اگر خوشنویسی و ظرافت و ظرفیت ما در دستان غرب بود، ما را بیچاره کرده بودند. تعجب اینجاست که ببینید آن‌ها علیرغم محدودیت‌های فراوان زیباشناختی خط لاتین چگونه از دل آن مدام خلاقیت به وجود می‌آورند. در غرب جز در دوره‌ای که راهبان ایرلندی کار کتابت انجیل را به زیبایی انجام می‌دادند، خوشنویسی یا calligraphy چیزی جدی نبوده است. شاید آن‌ها در اثر همین محدودیت در کنار عوامل بسیار دیگر بیشتر به جانب تصویر و نقاشی سوق داده شدند، اما چقدر بی‌اعتنا به این ظرفیت عظیم می‌گذریم. بی‌توجهی به حوزه خوشنویسی همچون نادیده گرفتن پژوهشگران این وادی است.

جایزه ای به نام "حبیب قلم" تعیین شود

این مدرس دانشگاه به ارایه پیشنهاداتی برای جشنواره‌ها پرداخت و گفت: جایزه‌ای به نام "حبیب قلم" به یاد خوشنویس بزرگ و پژوهشگر اصفهان استاد فضائلی تعیین شود. این کار در راستای الگو نمودن این مرد اخلاق و هنر خوشنویسی است که نقش پیشتازانه اصفهان را در حوزه مغفول مانده پژوهش خوشنویسی نیز پررنگ می‌کند. همچنین زمینه‌ای برای اعتبار و بلندآوازگی اصفهان در خوشنویسی فراهم می‌آورد. البته این امر سازوکاری جداگانه و مبنایی می‌طلبد.

شهیدانی افزود: اصفهان می‌تواند با ظرفیت غنی خوشنویسی به عنوان قطب پژوهش در خوشنویسی اسلامی و سپس عملیاتی کردن دستاوردهای نظری آنمعرفی گردد، اما این به شرطی اتفاق می‌افتد که مدیران به کمک بیایند. هنوز معتقدم باید همایش ملی مکتب خوشنویسی اصفهان را جدی گرفت.

وی با تاکید بر توجه به کتیبه‌ها اضافه کرد: آسیب‌شناسی و استفاده هنرمندانه از کتیبه‌های شهر اصفهان واجب و ضروری است. کتیبه‌های این شهر وضعیت خوبی ندارند، یادم هست هرگاه که در مسجد صفا که در محله الیادران اصفهان می‌رفتم در محراب مسجد خطوطی از فتح الله جلالی خوشنویس و کتیبه نویس اواخر عصر قاجار وجود داشت که روح معنوی داشت. بعد از مدتی که باز برای نماز به مسجد رفتم و خواستم قامت ببندم آن کتیبه نبود و به جای آن کتیبه‌ای بسیار ضعیف و ناهنجار و با رنگ و لعابی به ظاهر دل‌چسب قرار داشت. بنابراین نقش حمایتی و نظارتی از کتیبه‌ها و استفاده از غنای خوشنویسی اسلامی در معماری و فضای شهری اصفهان نیز بسیار مهم است.

این مدرس هنر گفت: باید کاری مفصل و جامع از خوشنویسی اصفهان با رعایت دو حوزه پژوهش نظری و کاربرد عملی شود. حتی برخی تصمیمات اجرایی و نظارتی بر حوزه خط و خوشنویسی در حیات شهری اصفهان صورت گرفته اما با نهایت احترام به کارهای انجام شده باید بگویم منابع و آثار موجود در باب خوشنویسی اصفهان از گردآوری‌های ناقص با تحلیل‌های جزیی و دور از معیارهای پژوهشی جدید است.

نمی گذارند هنرمندان به عشق خود وفادار بمانند

شهیدانی با انتقاد از بی اعتنایی مسوولان به هنرمندان، افزود: چندی قبل که شنیدم استاد آیدین آغداشلو از ایران رفت، خیلی ناراحت شدم ایشان حق بزرگی در معرفی و نقد خوشنویسی همچون سایر هنرها دارند. ضمن آنکه بنده در کلاس‌های تاریخ هنر ایشان شرکت می‌کردم، اما می‌دانید برای چه مسئله‌ای رفتند؟ همان بی‌اعتنایی مدیران و ترجیح دادن نیروهای دست چندم به جای یک متخصص هنر اسلامی.

وی ادامه داد: توجه نکردن به موقع از کسانی که فقط با عشق خود زندگی می‌کنند و از هیچ‌کس هم طلبکار نیستند، اما متأسفانه اجازه نمی‌دهیم به عشق خودشان وفادار بمانند. درک این مسئله برای مدیران ما نیاز به هوش بسیاری ندارد اما عمل به آن جسارت و شهامت می‌خواهد. این پازل‌ها آسیب‌شناسی ضعف و فقر فرهنگی ما را توضیح می‌دهد، چه در باب خوشنویسی باشد و چه در مورد مسائلی ظاهراً با اهمیت‌تر...

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار