کد خبر: ۲۷۴۹۵
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۸ 25 April 2015

لطف اله شیرین زبان (پرستار و نویسنده)

دوستان زيادي از من به عنوان پرستار در مورد سريال در حاشيه مهران مديري مي پرسند و مي گويند تو كه بيست و پنج ساله در بيمارستاني، نظرت در مورد پزشكان بيمارستان و كلاً در مورد سريال در حاشيه چيست؟

عده زيادي از همكاران من با پخش اين سريال مخالفند و عده زيادي حالت ممتنع دارند و عده زيادي از كاربران اينترنت (شبكه هاي اجتماعي و سايت ها) به بهانه پخش اين سريال به جامعه پزشكي حمله مي كنند و كل كادر پزشكي را مورد تاخت و تاز بي رحمانه خود قرار داده اند.

سخنی در مورد سریال

صاحب اين قلم بي شك به عنوان كسي كه چندين كتاب طنز چاپ كرده و با كل آحاد جامعه شوخي نموده نه تنها با پخش اين سريال مخالف نيستم بلكه با وجود اينكه اصلاً فرصت نگاه كردن به صداوسيما را ندارم با هر تلاشي سعي مي كنم روزانه وقت بگذارم و اين سريال را ببينم.

از نظر من سمت و سوي كلي اين سريال مشخص نيست و معلوم نيست مهران مديري عزيز با آن ديد بسيار عالي طنزش اين سريال را به كجا مي خواهد هدايت كند، ولي بي شك در مورد دو نكته مي توان تا حدودي نظر نسبي داد.

اولاً اين سريال از قدرت و قوّت سريال هاي قبلي مديري چون شب هاي برره برخوردار نيست دوماً بيشتر از آنكه طنز باشد لودگي و فكاهيات است.

اگر بتوان طنز را به معناي اين گرفت كه حقايق تلخ اجتماع را در قالب يك شيريني به مخاطب داد تا مخاطب بعد از خوردن شيريني علاوه بر طعم شيرين طنز، به تلخي واقعيت اجتماع خود هم پي ببرد اين سريال فاقد تلخي واقعيت است و نويسندگان سريال بي شك هيچ كدام از دست اندركاران بيمارستان نيستند و در اين مورد حتماً از مشاورين پزشكي هم كمك نگرفته اند و تحقيقات ميداني هم انجام نداده اند و نگاه جامع به مسايل پزشكي نكرده اند و بيشتر از شوخي هاي دم دستي استفاده مي كنند.

ولي اگر نگاه كلي مرا در اين مورد بخواهيد كه جامعه پزشكان چگونه جامعه ايي است و آيا همه آنها تافته جدا بافته ايي هستند و يا همشان فاسدند و دزدان سرگردنه؟ بي شك يك جواب بيشتر نمي توانم بدهم و آنهم نگاه كلي همه ما به جامعه است.

اگر ما جامعه خودمان را به مانند يك بدن فرض كنيم و پزشكان را جزيي از اين بدن بگيريم اگر پزشكان صالح باشند يا طالح بايد كل بدن را برسي كرد كه ببينيم اين بدن در كل خود آيا فاسده يا كاملاً استريل و عاري از ميكروب؟

متاسفانه نگاه اكثر ماها حتي روشنفكران ما هميشه به جزييات است نه كليات، آيا در بين روشنفكران و صاحبان روزنامه ها قلم به مزد و بادمجان دورقاب چين كم داريم؟ آنهايي كه پول مي گيرند تا به فلان نماینده در روز روشن ماه و پروين را نشان دهند كه بله شما فرموديد شب است اينهم علامتش.

آيا به بهانه اين چند قلم به مزد مي توان كل جامعه روشنفكري را زير سوال برد و گفت همه روشنفكران مجيز قدرت را مي گويند؟ آيا مي توان به بهانه احتكار چند تاجر، كل تجّار شهر را زير سوال برد و گفت تمام تجّار شهر محتكرند و خون مردم را داخل شيشه كرده اند و يا در مورد سياستمداران و سياست بازان مي توان به بهانه فساد چند سياستمدار خودفروخته كل جامعه مسند نشين قدرت را با يك علامت سوال مواجه كرد؟

در اينكه جامعه ما بسيار از مدينه فاضله فاصله دارد جاي شك و شبهه وجود ندارد و در اينكه متاسفانه و برخلاف تمام شعارهايي كه همه ما مي دهيم و اين دنيا را ناسوت و چرك كف دست مي دانيم همه ما آهن پرست و مال اندوز هستيم و كافي است فقط چند روز اعمال خود را زير ذره بين قرار دهيم تا بفهميمم چقدر شعار مي دهيم و چقدر عمل مي نماييم بايد نامه اعمال خود را نگاه كنيم.

آيا ما خودمان بيشتر به ظاهر افراد نگاه مي كنيم و آنها را با ماشين زير پايشان ارزشيابي مي كنيم يا با رفتارهاي اجتماعي شان، با دردهايي كه مي كشند با خدماتي كه به جامعه مي كنند؛ عيار كامل به دست خواهد آمد كه همه ما آهن پرست و مادي شده ايم و هيچ كدام عيسي بافته و موسي رشته نيستيم و جامعه پزشكان هم عين ما هستند و آنها وقتي مي بينند يك نفرمثلاً با فلان مقدار سرمايه يك زمين در فلان شهرك نوساز مي خرد و عصر مي فروشد و كل درآمد چندين ماهه آنها را در عرض سه سوت به جيب مي زند آيا اينها كه حدود سي سال از بهترين دوران جواني خود را در خوابگاه هاي نمور سپري كرده اند و تمام كل وجودشان را صرف تحقيق و تفحص كرده اند آيا اين فرد مثل ما انسان نيست وقتي مي بيند كليت تخصص او را با مطبي كه در بالاي شهر و يا در پايين شهر دارند مي سنجند و يا همه به ماشيني كه زير پايش است نگاه مي كنند ؟ آيا او مي تواند در برابر اين سيل بنيان كن پول پرستي و مادي گرايي جامعه مقاومت كند؟

اگر شما سرگذشت يك آدم خيّر را براي آحاد جامعه تعريف كنيد كه تمام زندگي خود را براي جامعه خرج و آخر هم در عزلت و گمنامي بميرد آيا همه ما در ذهن خود به به او پوزخند نمي زنيم كه چرا اندوخته ايي براي خودش نگه نداشته است؟

جامعه ما پر است از نوكيسه هايي كه خودشان و اولادشان با ماشين هاي آخرين مدل در خيابان ها روي اعصاب و ذهنيت مردم رژه مي روند آيا كسي به آنها مي گويد از كجا آورده اي؟

مدرسه شيك، دانشگاه آخرين مدل و همه امكانات تفريحي همه و همه مال آنهاست سفر خارجي مال همين تازه به دوران رسيده هاست و همه ما به آنهايي كه از اين خوان يغما سهمي نبرده اند مي خنديم آيا شما فكر مي كنيد تا وقتي اين نگاه ما عوض نشده جامعه عوض مي شود؟

يك مثال ساده مي زنم و كل اين بحث را مي بندم، زمان کودکی به یاد دارم يك نفر قاضي در همسايگي ما بود او با دوچرخه به سركار مي رفت و پدر من كه از قشر پايين جامعه بود با پاي پياده؛ تفاوت حداكثر يك دوچرخه بود ولي الان تفاوت چقدر است؟ يكي از شدت گرسنگي و شرمندگي خودش را حلق آويز مي كند و ديگري با پول هايش نمي داند چكار كند؟ آيا هرگز كسي به اين مشكلات فكر كرده؟

من هرگز در فكر مبرا كردن جامعه پزشكان نيستم ولي در كل مي خواهم بگويم اگر بيماري هست بي شك همه ما بيماريم و آنهم نگاه مادي گرايي و پول پرستي افراطي همه ماست. باقي بقايتان.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار