کد خبر: ۳۲۵۱۶۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۹ 07 November 2016
به گزارش تابناک یزد، ابوالفضل پسربچه ۴ساله ای که گرفتار حمله گرگ‌ها شده بود توسط برادر ۱۴ ساله‌اش نجات پیدا کرد ولی به شدت از ناحیه صورت مجروح شد و الان در بیمارستان کودکان تبریز بستری است.

مهر نوشت: دیروز که برای عیادت دختر همکارم به بیمارستان کودکان تبریز رفته بودم شنیدن حمله یک گرگ به پسر بچه ۴ ساله نظرم را جلب کرد یاد حرف‌های مدیرکل اسبق محیط‌زیست استان افتادم که در یک گفتگوی اختصاصی عنوان کرد: گرگ‌ها به‌ندرت به انسان‌ها حمله می‌کنند، این حیوانات وقتی به انسان‌ها نزدیک می‌شوند که بیمار یا پیر شده باشند و یا دست‌آموز بوده در کنار انسان‌ها پرورش‌یافته باشند، ولی وجود بچه‌ای روی تخت بیمارستان کمی تعجبم را برانگیخت.

بعد از ملاقات دختر همکارم از پرستار علت دقیق ماجرای حمله گرگ‌ها به کوچک را پرسیدم که گفتند ما نمی‌توانیم مصاحبه کنیم و شما هم باید از علوم پزشکی مجوز بگیرید . با هماهنگی که با مدیریت روابط عمومی علوم پزشکی به عمل آوردم برای مصاحبه وارد اتاق کودکی شدم که موردحمله گرگ قرارگرفته بود.

وقتی از بابای ابوالفضل پرسیدم چه شده، گفت: چی بگم هفته پیش بود که اهالی روستای سردرود، اسفهلان و خلجان که روستای ما است روز بدی را همراه با ترس سپری کردند قبلاً گرگ‌ها به گله گوسفندان حمله کرده بودند ولی این دفعه به آدم‌ها و بچه‌ها حمله کردند و به‌جز ابوالفضل من، ۹ نفر دیگر هم مجروح شده و در بیمارستان سینا و شهدای تبریز بستری هستند.

وقتی گفتم موقع حمله گرگ شما کجا بودید، پدر ابوالفضل گفت من توی کارگاه قالیبافی کار می‌کردم و دو تا پسرم مثل همیشه بعدازظهر برای بازی کردن به بیرون از خانه رفته بودند و با بچه‌های ده بازی می‌کردند کم‌کم صدای زوزه گرگ می‌شنوند و هوا رو به تاریکی می رفته که تصمیم به برگشت به خانه می‌گیرند که گرگ به بچه‌ام حمله می‌کند.

یک‌دفعه ابوالفضل حرف بابایش را قطع می‌کند و می‌گوید بابا دو تا گرگ بزرگ بود نه یک دونه، بعد برگشت رو به من و شروع به صحبت کرد: من و داداشم فکر کردیم سگ هستند به این خاطر نترسیدیم ولی وقتی نزدیک آمدند خیلی ترسناک بودند داداشم دستم را گرفت ولی گرگ بزرگ منو از دستش گرفت داشت با خودش می‌برد که برادرم آن را زد اما منو ول نکرد و داداشم با شجاعت منو از دهان گرگ بیرون کشید، گرگ من را گرفته بود ولم نمی‌کرد من دیگر هیچی نفهمیدم تا اینکه بیدار شدم دیدم تو بیمارستانم . الآن هم همه جای بدنم درد می‌کند و میگن باید عمل جراحی بشم.

مادر ابوالفضل حرف‌های فرزندش را تکمیل می‌کند و می‌گوید: پسرهایم حوالی ساعت ۵ بود که به خانه برگشتند، من مشغول پاک کردن سبزی بودم که دیدم که ابوالفضل در آغوش برادرش غرق به خون بود و اصلاً صورتش دیده نمی‌شد و وضعیتش به نحوی بود که دیگر امیدی به نجات پسرم نداشتم.

وی افزود: حمله گرگ‌ها به آدم‌ها برای اولین بار بود ولی حمله آن‌ها به احشام چندین بار در روستای ما اتفاق افتاده بود ولی متأسفانه مسئولین محیط‌زیست و مسئولین محلی برای این موضوع و دفع گرگ و حفظ جان شهروندان هیچ‌گونه اقدامی انجام نداده‌اند حتی چندی پیش گوسفندان این روستا طعمه گرگ شدند.

توان پرداخت هزینه بیمارستان را نداریم

مادر ابوالفضل گفت: زمانی که به بیمارستان آمدیم و ابوالفضل را بستری کردیم تمام اقدامات لازم از قبیل تزریق واکسن و سرم هاری، مشاوره اعصاب، مشاوره ENT و شستشوی چشم انجام دادند و فقط ما به فکر هزینه درمان و عمل جراحی هستیم.


مادر کودک مصدوم با صدای لرزان و درحالی‌که مرتب گریه می‌کرد ادامه داد: پدر ابوالفضل یک کارگر ساده کارگاه قالیبافی است و درآمد کافی برای پرداخت هزینه‌های بیمارستان و عمل جراحی ندارد.
برچسب ها: تابناک یزد ، حمله گرگ
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار