به گزارش تابناک به نقل از فارس، جامعه علمی و اصحاب دانشگاه، دلسوزان فرهنگی و مردم اصفهان پس از نزدیک 13 ماه از بلاتکلیفی ریاست دانشگاه دیگر از این‌همه حاشیه و بی‌سرانجامی خسته شده‌اند و این روند فرسایشی به‌هیچ‌وجه زیبنده پایتخت فرهنگی ایران اسلامی و شهر شهیدپرور اصفهان نبوده و با جریان نهضت پویای علم و فناوری فرموده مقام معظم رهبری، همخوانی ندارد.
دوران مدیریت سرپرست فعلی در دانشگاه اصفهان پس از
19 خرداد 93 نه‌تنها غیرقانونی بوده بلکه موجی از حاشیه و بی‌نظمی و
بلاتکلیفی در دانشگاه اصفهان به راه انداخته است.
سرپرست فعلی با فشار و تلاش زیاد و حتی القای قانونی بودن این وضع گهگاهی
در بنرها و برخی تبلیغات دیگر به عنوان رئیس دانشگاه معرفی شده است و
تلاش دارد با مصاحبه‌ها و نشست‌های خبری مظلوم‌نمایانه توپ غیرقانونی بودن
مدیریت خود را به شیشه مخالفان کوبیده و به زمین سیاسی‌کاران بیندازد.
بی‌ثباتی و بی‌سرانجامی مدیریت دانشگاه زیبنده شهر شهیدان نیست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس،
دانشگاه اصفهان به‌عنوان یکی از بزرگترین کانون‌های فعالیت دانشجویی و
تحولات سیاسی در عرصه دانشگاه‌های کشور، سال‌ها در مهمترین حوادث و
رخدادهای انقلاب به‌عنوان کانونی خط‌شکن در دفاع از ارزش‌های انقلاب
ظاهرشده و در کنار دانشگاه تهران همیشه آبستن حوادثی بوده که به یمن وجود
جوانان انقلابی و همچنین ریشه‌داری اسلام و انقلاب در میان اساتید و مدیران
فرهنگی اصفهان، در راستای اهداف عالی نظام ختم به خیر شده است.
متأسفانه علی‌رغم همه این «بایدها» ماه‌هاست دانشگاه اصفهان در گیرودار
«شایدها» اسیرشده و همچون کشتی بی‌سرانجامی در امواج متلاطم آموزش عالی
کشور غوطه‌ور‌است و هرروز وعده پشت وعده برای تعیین تکلیف ریاست این
دانشگاه تنها مرهم زخم دلسوزان فرهنگی این دیار است.
در اصفهان قحط‌الرجال است یا صحنه کشتی سیاسی؟
مشخص نیست اکنون ماه‌هاست در اصفهان برای تصدی این
پست حیاتی، در اصفهان قحط‌الرجال است یا صحنه کشتی‌گیری جناح‌های سیاسی؟ در
این میان یک سؤال اساسی را بارها از استاندار محترم و نمایندگان ملت و
شورای فرهنگ عمومی استان و کارگروه آموزش عالی استانداری، پرسیدیم که دلیل
این بلاتکلیفی چیست؟ و آیا در استان پهناور و محوری اصفهان که به صدور مدیر
و کارسازی برای سراسر استان‌های کشور شهره است و مدیران و فرماندهانش 8
سال دفاع مقدس را در سخت‌ترین دوران اداره می‌کردند، قحط‌الرجال است یا
کمبود نیرو که باید پروسه تعیین ریاست دانشگاه این‌قدر به درازا بکشد و
دچار این‌همه حاشیه شود تا ثبات و برنامه‌های مهم دانشگاه بلاتکلیف بماند؟
قابل‌قبول نیست که قطب شماره یک علم و فرهنگ کشور، مهمترین و کلیدی‌ترین
دانشگاهش ماه‌ها با حواشی خسته‌کننده سیاسی همراه شود و در این میان منافع
دانشجویان و اهالی علم در این شهر قربانی شود.
بارها و بارها شنیدیم که پرونده سرپرست فعلی در شورای عالی انقلاب فرهنگی
در حال بررسی است و بارها نیز منابعی خبر از رد پرونده این سرپرست و به
پایان رسیدن دوره مسئولیتشان خبر دادند ولی گویا جریانی خزنده باز سعی دارد
برای سرپرست فعلی وقت خریده و اوضاع نابسامان و بلاتکلیف دانشگاه اصفهان
را دامن بزند و احتمالاً وجود چنین شرایطی منافع افراد و گروه‌هایی را
تأمین می‌کند که از بودن طالبی سود می‌برند و عدم ثبات مدیریتی دانشگاه
آن‌ها را به اهداف و منافعشان می‌رساند.
فشار و لابی‌های اصلاح‌طلبی برای ماندن سرپرست فعلی
اگر فشار لابی‌های مختلف بدنه اصلاح‌طلب دارای نفوذ
در دولت روحانی و برخی ارگان‌های دیگر نبود، قطعاً تا امروز تکلیف مدیریت
دانشگاه اصفهان معین‌شده بود، نیت ما مخالفت با سرپرست فعلی نیست، بلکه جان
کلام تعیین تکلیف مدیریت دانشگاه اصفهان پس از نزدیک به 14 ماه بلاتکلیفی
است.
این دوران سرپرستی نه‌تنها خلاف تبلیغات موجود دوران طلایی دانشگاه اصفهان
نبوده بلکه به‌جز حاشیه و بی‌نظمی و بلاتکلیفی و سوءاستفاده برخی افراد و
گروه‌ها و عدم قطعیت یافتن برنامه‌ها و اهداف خرد و کلان علمی دانشگاه، ثمر
دیگری در برنداشته است.
متأسفانه تصمیم‌گیران و مسئولین امر با عدم قاطعیت و بدون دلسوزی لازم سبب
شدند، حدود یک سال یکی از مهمترین قطب‌های علمی کشور در رکود و
بی‌سرانجامی باقی بماند و در این مدت هیچ اقدام عملیاتی و خروجی موفق و
امیدبخشی از فعالیت‌های این دانشگاه در دور باطل یک‌ساله این سرپرستی حاصل
نشود که این مشکل باید با رایزنی استاندار و نمایندگان مجلس و مساعدت شورای
عالی انقلاب فرهنگی سریعاً ختم به خیر شود.
شخصی که تصدی‌اش میان زمین و هواست، نمی‌تواند برنامه میان‌مدت و بلندمدت داشته باشد
بلاتکلیفی و بی‌سرانجامی، شایعه و حاشیه و بالاخره درگیری‌های لفظی سیاسی همه نفع دانشگاه اصفهان در یک سال گذشته بوده است و این پرواضح است زمانی که قانون درجایی به کرسی ننشیند، خواه ناخواه آنجا مکان تاخت‌وتاز برخی سیاسیون برای به اثبات رساندن گروه و عقیده‌ای خاص می‌شود. یک سرپرست به سبب امید نداشتن به آینده تصدی خود، آن‌طور که بایدو شاید تلاش نمی‌کند و این طبیعی است که شخصی که تصدی‌اش میان زمین و هواست، نمی‌تواند برنامه میان‌مدت و بلندمدت برای اداره یک‌نهاد داشته باشد.
دلسوزان فرهنگی اصفهان بیدارند
در این میان سرپرست فعلی اگرچه گاه‌وبیگاه سعی داشته
این مسئله را عادی جلوه دهد و اداره دانشگاه توسط سرپرست را قانونی بشمارد
ولی قطعاً نص صریح قانون و حکم صادره دوران تصدی یک سرپرست را مشخص کرده و
اگر به دیده اغماض سه ماه هم تحت شرایط خاص فرصت تمدید به این حکم بدهیم،
سرپرست فعلی حدود 6 ماه است غیرقانونی به اداره دانشگاه پرداخته و اگر
قانون حجت باشد کل امضاها و احکام و گزارش کار ایشان در این 6 ماه وجاهت
قانونی ندارد.
اگر چه وابستگی حزبی و جناحی سرپرست فعلی بر همگان روشن است ولی ایشان
بارها به سبب تلاش برای ابقای خود سعی داشته که برگذشته خود خط بطلان کشیده
و ادعای عدم وابستگی به اصلاح‌طلبان تندرو را داشته باشد، ولی دلسوزان
فرهنگی و علمی و حافظه تاریخی مردم انقلابی اصفهان هیچ‌گاه برخی حوادث و
رخدادهای دوره اصلاحات (زمان تصدی طالبی در دوره قبل) و نیز حوادث دانشگاه
در روزهای منتهی به چند انتخابات قبلی و نقش عناصر معلوم‌الحال در آن را
فراموش نخواهد کرد.
در حالی رسانه‌های حامی اصلاحات سعی در ترسیم چهره‌ای مظلوم و انقلابی و
مدیر و مدبر از سرپرست فعلی دارند و گزارش می‌دهند که‌موجی از رضایت در
دانشگاه اصفهان برخاسته که بارها شاهد تومارها و نامه‌نگاری‌های فراوان
اساتید انقلابی و طیف وسیعی از دانشجویان دانشگاه‌های اصفهان بودیم و هستیم
که خواهان تعیین تکلیف مدیریت دانشگاه و پایان دوران سرپرست فعلی هستند.
امید است دولت تدبیر و امید و مسئولین شورای عالی انقلاب
فرهنگی با درایت و درک مؤمنانه وضعیت نامناسب فعلی هرچه زودتر و سریع‌تر به
بی‌نظمی و بی‌سرانجامی و حواشی موجود پایان داده و از میان نامزدهای متعدد
معرفی‌شده، رئیس جدید دانشگاه اصفهان را برگزینند تا بیش از این شهر علمی و
فرهنگی اصفهان متحمل هزینه‌های این خلأ مدیریتی نشود.