گل مراد پزشک میشود ¿¿
چند روز پیش یکی از شهروندان میگفت: بیمارستان علی مرادیان پزشک ندارد اما تا دلتان بخواهد بیمارانی دارد که منتظر ویزیت شدن هستند گل مراد که داشت به حرفهای این شهروند گوش میداد بهیکباره داد زد و گفت: اینهمه پزشک چرا دارید دروغ میگویید مردک من خودم یک پا دکتر هستم نیاز باشد برای خدمت به مردم دستبهکار خواهم شد.
همه با تعجب سکوت کردند مردی میانسال گفت: گل مراد جان چند روز پیش رفتم بیمارستان برای درد کمرم متخصص رفته بود آنتالیا اگر شما تخصص دارید تا دکتر به یاد برام کاری کنید: گل مراد گفت: پدر دوای درد تو این است که روی زمین بخوابی بدونِ تشک جوانی هم گفت منم سرم درد میکند گل مراد گفت: توهم وقتی میخوابی پاهایت را بزن دیوار تا خون به رسه به مغزت دو روزه خوب میشی زنی که با پسربچه دستشکسته خود از بیمارستان برگشته بود و داشت بهسوی شیخ منصور میرفت تا علیاکبر به دادش برسد وقتی دید گل مراد دارد بیماران را ویزیت میکند با التماس از گل مراد خواست به دادش برسد گل مراد هم سریع دستبهکار شد و با آتلی از چوبدست پسرک را بست وان را راهی خانه کرد.
بهیکباره گل مراد رفت روی سکوی جلو مغازه و گفت: همشهریان عزیز من تا امروز پرده از این راز برنداشته بودم که پزشک هستم اما حالا که نیاز مردم به کمبود پزشک در شهر شدید شده مجبور هستم برای نجات جان بیماران مطبی سیار راهاندازی کنم مردم هم با شعار و صلوات گل مراد را تشویق کردند.
گل مراد به فکر فرورفت و با خودش گفت: حالا که پزشکها همه رفتن صفا سیتی و به فکر مردم و مشکلاتشان نیستند خودم وارد میدان شوم و طبابت کنم چون اگر مردم برای درمان یک اسهال ساده در این گرما و یا یک شکستگی بخواهند به شهرهای همجوار بروند اینیک زره آبروی هم که نهاوند داشت به باد خواهد رفت باید سریعتر چند کتاب پزشکی تهیه کنم و از فردا کار را شروع کنم چون مسئولین بندگان خدا سرشان خیلی شلوغ است و ممکن است به حل مشکلات مهم نتوانند برسند بندگان خدا چند تایشان هم خودشان بیمار دارند که بردن به پایتخت برای درمان نه نباید مزاحم مسئولین شهرستان شدکارهای مهمتری دارند که ممکن است باعث توقف توسعه شهرستان شود اره بهتره دستبهکار شوم مسئولین قطار را به نهاوند بیاورند مهمتر است پزشک نیاز مهمی نیست مردم خودشان قرصها را بعد از یک عمر بهتر میشناسند ...