شهید جلیل مرتضی قلی در روستای دستجرد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان به دنیا آمد و سرانجام در سال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی میمک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید این شهید در بخشی از وصیتنامه خود از خانوادهاش میخواهد با خنده و شادی بر مزارش بروند چراکه شهادت را عروسياش میداند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از همدان، شهدا مظهر اقتدار جمهوری اسلامی هستند و وصیتنامه هر یک از این شهدا حاوی مفاهیم و نگاه های عمیقی است.
«بسمه تعالي
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرین (قرآن کريم سوره بقره آيه ۲۵)
خداوندا در اين مبارزه، پايداري را بر ما فرو ريز و گامهایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پيروزمان گردان.
اينجانب جليل مرتضي قلي فرزند احسان، ساکن قريه دستجرد کبوترآهنگ همدان.
حمد و ثناي بيکران مخصوص پروردگار جهانيان و آرام دهنده قلبها
با سلام و درود بي پايان به محضر شريف حضرت مهدي (عج) و نايب بر حقش امام خميني و ملت شهيد پرور ايران.
پدر و مادر عزيزم وصيت خود را براي شما مي نويسم اي پدر عزيزم با خنده و شادي بر مزارم بيا چون شهادت براي من همانند عروسي است. پس عروسيام را جشن بگيريد که من عجولانه براي در آغوش کشيدن عروسی شهادت در شتابم.
اي مادر مهربانم مبادا براي شهادتم شيون کني چون خودت مرا دعوت به اين راه نمودي.
يک سفارش براي برادرانم و خواهرانم و برادران همرزمم، که تا آخرين قطره خون خود عليه ستمگران جهاد کنيد و پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت و ديگر ارگانهاي انقلابي باشيد و سلاح مرا برداريد و در سنگر خونينم به پا خيزيد.
مادر عزيزم و خواهرانم، در شهادت من لباس سياه به تن نکنيد و لباس شادي که در عروسيام به تن کرده بودید به تن کنيد و براي من عزاداري نکنيد و براي حسين (ع) و فرزندانش علي اکبر و علي اصغر که تشنه جان دادند و تنها و بي کس مانده بودند عزاداري کنيد.
من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد.
شاد باشيد.
والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته
جليل مرتضي قلي»
زندگینامه شهید
جلیل مرتضی قلی سوم آذر ماه سال ۱۳۴۳ در روستای دستجرد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان و در خانوادهای کشاورز و پر جمعیت به دنیا آمد.
پدرش آقا احسان الله کشاورز بود و با باغداری و کشاورزی مخارج امورات زندگی را تامین می کرد. سال ۱۳۵۰ وارد دبستان شد و به علت کمبود امکانات و مشکلات مالی فقط تا پایان مقطع ابتدایی ادامه تحصیل داد و مشغول کار کشاورزی شد.
پس از سالها کار و تلاش، در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و خداوند نیز فرزند دختری به خانواده او اهدا کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی بنا بر وظیفه قانونی و شرعی به عنوان سرباز وظیفه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شد و برای دفاع از وطن، اسلام و انقلاب روانه جبهههای نبرد حق علیه باطل شد.
پس از ماهها حضور در مناطق عملیاتی و شرکت در عملیاتهای مختلف سرانجام در بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی میمک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد.
پیکر پاک و مطهرش مدتها در منطقه عملیاتی باقی ماند و پس از سالها به همت جستجوگران نور به آغوش خانواده و همرزمانش بازگشت.
مرقد مطهر او در گلزار شهدای زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد...