واقعا انگار کسی اصفهان را دوست ندارد؟!

«حمیدرضا فولادگر: نمایندگان مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی چند روز پیش تذکری به وزیر ورزش دادند و از مسئولان وزارت ورزش خواستند که به همه باشگاه‌های ایران به یک اندازه توجه داشته باشند. اگر ذوب‌آهن یک باشگاه دولتی است، مسئولان کشوری باید همچون سایر باشگاه‌ها به آن نگاه کنند و اگر این باشگاه یک باشگاه خصوصی است، باید با استفاده از فرمول‌های بخش خصوصی مشکلات این باشگاه برطرف شود و حمایت‌های لازم از آن صورت گیرد.»

اتفاقی چشممان افتاد به این مصاحبه از نماینده شهرمان در مجلس شورای اسلامی که از قضا در «مرداد» ماه انجام شده؛ مرداد سال 91 . «فولادگر» این مصاحبه را در انتقاد از وضعیت مدیریتی باشگاه ذوب آهن در آن سال انجام داده و گفته بود که «مدیریت فقط به هزینه کردن نیست» و از این حرف ها !

پس از آن ولی یادمان نمی آید فولادگر حرفی درباره ذوب آهن یا سپاهان زده باشد و یا خبری از او درخصوص اوضاع و احوال ورزش استان بوده باشد تا همین دوماه قبل و پس از پایان مسابقات لیگ برتر که خبر رسید برای شرکت در جشن قهرمانی تیم فوتبال سپاهان به ورزشگاه رفته و از قضا او را به جشن قهرمانی راه نداده اند و حسابی هم دلخور شده است!

از نمایندگان استانمان فقط همین مواقع می شود سراغ گرفت! بارها قبل از این هم نوشته ایم استانی که ورزش آن در بسیاری از رشته ها عنوان «قطب اول» را یدک می کشد، استانی که نمایندگان فوتبالش در یک دهه اخیر پرچمدار آبروداری در لیگ قهرمانان آسیا بوده اند، استانی که تمامی معادلات دوقطبی فوتبال ایران را به هم ریخت و با «سپاهان» و «ذوب آهن» تا بام ایران رفت و یکه تازی کرد ( و می کند) و به تبع آن، دشمنان و مخالفان زیادی هم دارد، نیازمند توجه و حمایت بیشتری از سوی مسئولان استان است.

استاندار قول داده بود که تا پایان هفته گذشته خبرهای خوشی درباره «نقش جهان» به مردم استان بدهد. هفته تمام شد و هیچ خبری نشد. هیچکس هم لزومی ندید توضیح بدهد که چرا خبری نشد. شاید چون اساسا مدیران و مسئولان با واژه هایی چون «وفای به عهد» و «عذرخواهی» بابت عمل نکردن به قول و قرارها یا کمبودها و تأخیرها و ...آشنا نیستند. چون اینجا هیچکس احساس نمی کند باید برای ورزش کاری بکند و همه فقط و فقط یاد گرفته اند «شریک شادی»ها باشند و به وقت کسب موفقیت و قهرمانی، با سرعت نور در فضا خودشان را به محل برسانند! عکس بگیرند و مقابل دوربین ها حرف بزنند و  بروند.

هفته پیش وقتی خبر رسید رأی کمیته انضباطی بازهم وتو شده و درکمال تعجب رأی به بازگشت دوباره راه آهن به لیگ برتر و سقوط پیکان داده شده تا مضحکه عام و خاص شویم(!) مدیرعامل باشگاه پیکان وسط دعواها و اما و اگرها، بند کرد به «اصفهان» و با کنایه گفت : «صعود سومین تیم اصفهانی به لیگ برتر را تبریک می گویم!»

«شیعی» چنین حرف مضحک و خنده داری می زند تنها به این خاطر که مدیرعامل باشگاه راه آهن ، اصفهانی است و اینطور نتیجه گرفته که مدیران اصفهانی فدراسیون می خواستند هوای «علیرضا رحیمی» را داشته باشند! همین است دیگر. وقتی هرکس از راه رسید، انگ و وصله ای به اصفهان چسباند و هر تهمتی که شد به اصفهان و اصفهانی ها زد و این همه توهین شد و هیچکس هم در این شهر و در این استان پیدا نشد که برخورد کند و جوابی بدهد و حمایتی بکند، نتیجه می شود همین که شیعی که با رانت آمده و مدیرعامل پیکان شده، به همین راحتی تهمت می زند و می رود و هیچ صدایی از کسی درنمی آید. موضوع نگران کننده همین است که استفاده از بهانه و آتوی «مدیریت اصفهانی فوتبال» کم کم دارد به یک حربه و شگرد برای سایر تیم ها و مدیرانشان تبدیل می شود و آنقدر تکرار می شود که حالت «یقینی» به خود می گیرد و همه آن را باور می کنند. دیگر حتی برای خود اصفهانی ها هم این موضوع عادی و معمولی شده و کسی خودش را بابت توجیه کردن شیعی و شیعی ها به زحمت نمی اندازد و حوصله بحث ندارد. وقتی حتی «محمود اسلامیان» که همه اعتبار خود را از این شهر و استان و صنایع آن دارد، برای به دست آوردن دل تبریزی ها و تثبیت جایگاهش در فدراسیون، بارها و بارها تأکید می کند که «اصفهانی نیست بلکه اصالتاً تبریزی است» و وقتی هیچ نماینده ای در این استان نیست که از حق و حقوق ورزش اصفهان حمایت کند و اجازه توهین و اتهامزنی به اصفهان از سوی سایر همتایان بهارستان نشین خود را ندهد، ما چطور از حق این شهر و این فوتبال دفاع کنیم وقتی صدای ما حتی به نمایندگان خودمان هم نمی رسد ؛ به آقایانی که حواسشان به میزان سفرهای خارجی دوستانشان در مجلس هست اما کاری به دشمنان و مخالفان استان خودشان ندارند!