به گزارش «تابناک البرز»؛ امام خمینی(ره) در وصیتنامه و سفارشهای خود بارها دولت را خطاب قرار میدهد و تأکید میکند که مقام و ریاست نباید مسئول را زیر لوای خود بگیرد که اگر اینگونه باشد از ضعف قوای نفسانی مسئول است، مقام دولتی اگر درد کشیده باشد ترس از دست دادن ریاستش را ندارد.
هدف دولت اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) همان هدف نهایی ادیان آسمانی یعنی«توسعه معرفه الله» است و قرار است انسان با همه ابعاد مادی و معنویاش ساخته شود. بنابراین ماهیت دولت اسلامی با دولتهای دیگر اعم از استبدادی لیبرال و سوسیالیست که هدفشان حداکثر کردن رفاه مسئولان و کارمندان عالی رتبه دولت یا حداکثر کردن رفاه مادی جامعه است تفاوت اساسی دارد.
حضرت امام خمینی(ره) توصیه به قوه مجریه بعنوان دولت جمهوری اسلامی و اجرا کننده قوانین موصب مجلس شورای اسلامی را در وصیتنامه سیاسی الهی خود اینگونه بیان میکنند: از اموری که اصلاح و تصفیه ومراقبت از آن لازم است قوه اجرائیه است.گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ کند، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند، بر خلاف مقررات، یا با کاغذبازیها، یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند که به تدریج و مسامحه غایله ایجاد میکند.
پشتیبانی مردم لازمه پیروزی است
ایشان خطاب به وزرای دولت میفرمایند: وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها وکارمندان وزراتخانهها بودجهای که از آن ارتزاق میکنید مال ملت و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم، خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید.
و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید شماها کنار گذاشته میشوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال مینمایند. بنابراین حقیقت ملموس باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی ـ انسانی احتراز نمایید.
بنیانگذار انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه وزرا مسئولیت اسلامی کردن کشور را برعهده دارند فرمودند: و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق متدین متعهد عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانهها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود را دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاصی دارند مثل وزرات خارجه که مسئولیت سفارتخانهها را در خارج از کشور دارند.
اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانهها وتحول آنها به سفارتخانههای مناسب با جمهوری اسلامی توصیههایی نمودم لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند و اکنون که سه سال از پیروزی میگذرد اگرچه وزیر خارجه کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امر مهم انجام گیرد.
امام راحل خطاب به وزرات ارشاد اسلامی گفتند: وصیت این جانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگى خاصى دارد، آن است که براى تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقى جمهورى اسلامى کوشش کنند. ما اکنون، در این زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتى تمام رسانههاى گروهى وابسته به قدرتهاى بزرگ هستیم. چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهورى اسلامى نوپا نزده و نمىزنند.
مسئول مرفه و ترس از دست دادن مقام
ایشان در سخنرانی در آستانه اولین سالگرد شهادت شهیدان رجائی و باهنر و گرامیداشت هفته دولت(۷ شهریور ۱۳۶۱) در حضور نخست وزیر و اعضای هیأت دولت درباره مردمی بودن مسئولان در نظام اسلامی و لزوم خدمت نمودن آنان به مردم میفرمایند: من فیلمی که دیشب از مرحوم رجایی گذاشته بودند و منزلش را نشان میدادند – یک دفعه دیگر هم مثل اینکه دیدم این را– بعضی از اشخاصی که پیش من بودند، میگفتند: ما رفتیم منزل آقای رجایی، این خوب نشان میداد، آنجا به این اندازه نیست؛ واقع مطلب اینطور نیست. این یک چیز بزرگی کانّه نشان دارد میدهد و حال آنکه ما که رفتیم منزلشان دیدیم که، مسئله اینطور هم نیست. وقتی بنا شد که یک نفر رئیس جمهور شده یا یک نفر نخست وزیر است، آقا منزلش آنطوری است و وضع عادیاش این طوری است، این دیگر نمیشود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد؟ این را که از او نمیگیرند. آن باید بترسد که میخواهد چپاول کند و میخواهد یک حکومت کذایی بکند، آن باید بترسد. اما رجایی– خدا رحمتش کند– و امثال اینها و باهنر و اینهایی که ما از دست دادیم، که اینطور نبودند که زندگیشان جوری باشد که مبادا یک وقتی از دست ما برود؛ خاضع بشوند پیش دیگران و برای اینکه زندگی را بیشترش بکنند زورگویی کنند به مردم.این یک عنایتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت کرد، و از خود مردم، از خود این تودهها، از بازار– نمیدانم– از کوچهها و خانهها، افراد منبعث شدند و حکومت تشکیل دادند. وقتی از بازار، مردم حکومت را تشکیل دادند، میدانند که بازار وضعش چه جوری است. وقتی که از بین خود مردمی که مرفه نیستند، اینها آمدند و خودشان هم نظیر آنها هستند، اینها به درد دل مردم میتوانند برسند.
رهبر انقلاب اسلامی ایران در جمع رئیس جمهور، نخست وزیر و اعضای هیئت دولت به مناسبت سالگرد انفجار دفتر نخست وزیری فرمودند: لازم است که در این روزی که فاجعه نخست وزیری رخ داد یک یا چند کلمهای یادی از این دو نفر شهید بزرگوار و همینطور آقای عراقی که من سابقه طولانی با ایشان داشتم، بشود. من از خصوصیاتی که در این آقایان بود، آقای رجایی، آقای باهنر، آقای عراقی، آنی که به نظرم خیلی بزرگ است، این است که آقای رجایی یک نفر آدمی بود که دستفروشی [میکرد] در بازار از قراری که گفتند. من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشیاش تا حال ریاست جمهوری، در روح او تأثیری حاصل نشد. چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر میکنند به واسطه ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا میکنند واقع میشوند، و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوّت نفسی که دارند.
و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب، یکیشان رئیس جمهور بود، یکیشان نخست وزیر بود، اینطور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی، آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش. و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد و الحمدللَّه در این جمهوری بسیارند همچو اشخاص که تفاوتی به حالشان نکرده است. آن وقتی که در طلبگی بودند یا در بازار بودند با وقتی که مقام پیدا کردند فرقی نکرده است که انسان ببیند که خیر حالا یک بادی به غبغب بیندازد و یک هیاهویی به جا بیاورد و اینها نشده است و این مسئلهای است که اهمیت دارد.
آنکه تحت تأثیر مقام میرود، نه این است که یک مقامی دارد. این از باب اینکه بسیار آدم ضعیفی است، مقام به او تسلط پیدا میکند و دنبال او هم میرود آن وقت و این دنبال رفتنِ مقام بسیار ضرر دارد، برای خود انسان و برای کسانی که در کار هستند برای کشورشان، از آن طرف اگر چنانچه عکس شد، تأثیر خوب دارد، هم برای خودشان و هم برای کشور. و لهذا، من با این که «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ...»(سوره یوسف، آیه ۵۳) به شما آقایان عرض میکنم که توجه به این معنا داشته باشید، این مقامات بعد از چند روزی دیگر تمام میشود. آنهایی که در اریکه قدرتهای بزرگ بودند بعد از چند روز تمام شد. آنهایی هم که به درویشی و به قناعت زندگی کردند آنها هم تمام شد. این امور تمام میشود، آن چیزی که هست، ما در حضور حق تعالی هستیم و ثبت است در نامه اعمال ما همه امور، همه خلجانات نفسانی و ما باید فکر آنجا باشیم. این راجع به این آقایان که واقعاً اسباب تأسف شد که یک همچو اشخاصی را اشخاص فاسد از بین بردند. ولی بحمدالله اینها در مماتشان هم تقویت کردند این جمهوری اسلامی را.