این روزها متاسفانه مردم کشورمان مانند بسیاری از نقاط جهان درگیر هیولای میکروسکوپی بنام ویروس کرونا (کویید 19) هستند که در زندگی تک تک ایرانیان و در واقع دنیا در بعد ملی و جهانی تاثیر عظیم و مخربی گذاشته. اما در مورد اثرات و دلایل بوجود آمدن این بحران ملی و از کنترل خارج شدن آن در ایران که تا حدود زیادی برمیگردد به همان مسایل و نقایص مدیریتی، وا میگذاریم به بعد از فروکشی و کنترل شدن بحران. در اینجا بر حسب وظیفه فقط نکاتی را در مورد این بیماری برای اطلاع رسانی عمومی یادآوری مینماییم. باشد که مفید و امیدوار کننده باشد.
1- در این وانفسای اخبار ناامید کننده و نگران کننده در ارتباط با این بحران ملی و جهانی ابتدا اجازه میخواهم خبر خوبی را با هموطنان در ارتباط با درمان این ویروس که به نوعی بی ارتباط با ایران هم نیست و مسئولان ایرانی هم میتوانند از این خبر و تجربه برای استفاده فوری و کنترل بیماری مانند چین و تایوان استفاده کنند در میان بگذارم.
براساس اخرین تحقیقات و اخبار و آزمایشهای انجام شده در چین و آمریکا و تایوان تنها دارویی که حالا موثر بودن آن بر کرونا ویروس از سوی سازمان بهداشت جهانی و مراکز تحقیقاتی چین و آمریکا تایید شده و امیدواری جهانی برای غلبه بر این بیماری ایجاد نموده داروی انتی ویروس رمدسی ویر Remdesivir ساخت کمپانی عظیم دارویی گیلیاد مستقر در کالیفرنیا آمریکاست که تخصصش در تولید و ساخت داروهای بیو تکنولوژیک است. مراحل تحقیق و تولید این دارو بیشتر در بحران جهانی ویروس ایبولا بین سالهای 2014 تا 2016 انجام شده بوده و بر روی ویروس ایبولا موثر بوده و بر روی سایر ویروسهای هم خانواده مانند سارس و مرس هم در آزمایشها بسیار خوب جواب داده و حالا هم به گفته مقامات دانشگاهی و بهداشتی چین و تایوان و آمریکا که این دارو را در یک اقدام مشترک بر بیماران کرونا ویروس با شرایط وخیم در یازده بیمارستان ایالت هوبی به مرکزیت ووهان و همچنین بیماران وخیم در تایوان و آمریکا انجام شده بسیار موثر و مفید بوده. یکی از دلایل اصلی کاهش سریع مرگ و میر این ویروس در چین در روزهای اخیر همین استفاده گستردهتر از این دارو در این یازده بیمارستان است و در مورد بیمار امریکایی با شرایط بسیار وخیم بعد از استفاده از این دارو ظرف بیست و چهار ساعت علایم بیماری به نحو بسیار قابل توجهی تخفیف یافته و بیمار توانسته از بخش مراقبتهای ویژه به بخش قرنطینه بر گردد.
نحوه عمل این دارو تاثیر گذاری بر RNA های ویروس هاست به صورتی که آنها را به اصطلاح گیج و چیدمان انها را به هم میریزد و چرخه باز تولید و تکثیر آن را کاهش و در نهایت متوقف میکند هر چند این دارو هنوز در شرایط ازمایشی قرار دارد ولی حالا با توجه به فوریت کنترل فاجعه دولتهای چین و تایوان وارد توافق تجاری با کمپانی گیلیاد برای تولید انبوه این دارو برای استفاده گسترده تر از آن شدند و ازمایشگاه ملی تایوان با کسب اجازه از کمپانی گیلیاد در روز سه شنبه توانسته یک گرم از این داروی بیو تکنولوژی را در تایوان تولید کند و امیدوار است که بتواند تا یک کیلوگرم از این دارو را در عرض یک تا دو هفته اینده تولید کند. به هر حال مراحل تایید دارو توسط اداره استادندار دارویی و غذایی امریکا برای استفاده عمومی در آمریکا بسیار وقت بر است ولی تایوان یا چین یا هر کشور دیگری برای استفاده گسترده مجبور به انتظار برای تایید این دارو توسط اداره دارو و غذای آمریکا نیستند و فقط نیاز به توافق برای حق معنوی تولیدات و اختراعات با این کمپانی دارند که در حال انجام آن هستند.
همین جا میتوان به ارتباط ضمنی این دارو با ایران از مدیر عامل شرکت گیلیاد یعنی پرفسور مهرداد پارسی اشاره نمود که شاید در رایزنی های احتمالی متخصصان و بخش مدیریت بهداشت کشور با این کمپانی میتواند مفید باشد. مهرداد پارسی یکی از بزرگترین دانشمندان صنعت بیو تکنولوژی در سطح اول دنیاست. همچنان بد نیست اشاره کنیم در سوابق تحصیلی او به غیر از فارغ التحصیل شدن از بهترین دانشگاهها دنیا به نکته ای که برای تمام جوانان و دانشجویان و محققان کشورمان می تواند نکته اموز باشد اشاره ای به خاطره او در دوران دانشجویی است که به عنوان عضو یک کار تحقیقاتی برای بررسی و گرفتن نمونه از موجودات میکروسکوپی داخل کوسه های دریای کارائیب مسئولیتش بستن ارواره ها و پوشاندن چشمهای کوسه های صید شده با حوله بوده تا سایر اعضای تیم بتوانند نمونه ها را از بدن کوسه ها جدا کنند سپس وظیفه او بیرون اوردن قلاب یا تور از ارواره های کوسه ها برای رها کردن مجدد کوسه ها به دریا بوده که به گفته خودش خطرناک ترین کار ممکن ولی در عین حال شیرین ترین خاطره او در مرارتها و سختیهایی که از سر گذرانده تا به این مقام علمی در سطح اول دنیا رسیده.
2- با ذکر این اطلاعات و خبر خوب اینجا به موارد و بحث دیگری که در ایران ما و اختلافی که در مورد مفید بودن استفاده از قرنطینه و ماسک که در ارتباط با هم هستند و در جریان است اشاره می کنیم. در مورد قرنطینه باید گفت گذشته از این دارو که فقط چند روز است در مفید بودن ان خبررسانی میشود اصولا برای ویروسها داروی شناخته شده قاطعی وجود ندارد و بهترین روش شناخته شده برای کنترل و مهار ان یا واکسین یا همان قرنطینه است. مراحل ساخت واکسین که قطعا نمیتواند کوتاه تر از یکسال باشد و هر چند بشر بسیار در علم پزشکی پیشرفت کرده ولی راه بسیار بسیار درازی هم در پیش رو دارد و بنابراین صرف اینکه مثلا در قرون وسطی هم از قرنطینه استفاده می شده دلیل نمی شود که الان استفاده نشود. ولی به هر حال میتوان شرایط مدیران کشور را هم درک کرد که قرنطینه یک شهر در ابعاد تهران و حتی قم نیاز به سازماندهی بسیار عظیمی دارد که متاسفانه کشور ما بر خلاف چین و کره جنوبی و ایتالیا و ژاپن و...فاقد آن است. مگر میتوان تصور کرد که مسئولان ما بتوانند مثلا کل بازارها و مغازه ها و مراکز بازرگانی را ببندند. پس تنها راهی که میماند قرنطینه کردن خود جوش مردم توسط خودشان است.همان چیزی که الان در ایران جریان دارد و خود مردم اگاهانه دارند تلاش میکنند تا انجا که میتوانند در خانه بمانند. و همین جا است که بحث استفاده از ماسک بسیار مهم و محوری میشود.
بیشتر کارشناسان داخلی و از جمله مدیران بخش بهداشت و حتی کارشناسان خارجی متاسفانه با بد دانشی بر بی اثر بودن ماسک تاکید دارند. واقعا انسان از این همه فقر دانش روز دنیا در میان برخی دوستان تعجب می کند. قطعا ماسک نمیتواند در جلوگیری از بیمار شدن فرد کاملا موثر واقع شود ولی اصلا این دوستان متوجه نیستند که تاکید بر استفاده از ماسک نه برای بیمار نشدن بلکه در واقع برای جلوگیری از انتشار ویروس بین سایر مردم و بیمار کردن آنها است و به همین دلیل است که در چین و ژاپن و کره و... اجباری شده است.
حالا که این ویروس جهانی شده ولی اگر سالها پیش و در شرایط عادی هم به ژاپن سفر کرده باشید اولین چیزی که برای خارجیها و توریستها در خیابانها ژاپن تعجب امیز به نظر میرسد استفاده گسترده برخی از مردم از ماسک برای پوشش دهان و بینی خود در همه اماکن عمومی و حتی خانهها و بین خانواده است. برای بسیاری از جمله نویسنده در اولین سفرها که اشنایی چندانی با جامعه ژاپن نداشتند برداشت اولیه از رفتار این افراد آن بود که این افراد به قول معروف خیلی مغرور و متکبر هستند و تصور میکنند دیگران بیماری و میکروب دارند و آنها میخواهند خودشان را محافظت کنند. ولی اگر بیشتر در ژاپن زندگی کنید متوجه میشوید که دقیقا بر عکس است و این افراد فقط و فقط به این دلیل ماسک بر صورت میزنند که دچار بیماری سرماخوردگی یا سایر بیماریهای باکتریایی و ویروسی هستند و نمیخواهند دیگران از انها این جرمها را بگیرند. دقیقا مانند مادران و پدران مسئولی که اگر دچار سرماخوردگی بشوند سعی میکنند از فرزندان خود دوری کنند یا محل زندگی و خواب خود در خانه را جدا کنند. این احساس مسئولیت پدران و ماردان ژاپنی حتی به خارج از خانه هم کشیده میشود و در واقع زدن ماسک همان ادامه قرنطینه خانگی آنها است.
همین جا است که متوجه میشویم چرا باید زدن ماسک و دستکش حداقل برای کارکنان تولیدی مواد غذایی و فروشگاهها و مغازههای خواربار فروشی و تولید و پخش مواد غذایی در ایران باید اجباری شود. هر چند این را هم می دانیم که متاسفانه برای سالها عدم مدیریت علمی در همه بخشها و از جمله بهداشت همین الان کشور ما با کمبود وسیع ماسک و روپوش و عینک و دستکش حتی در بیمارستانها و بخشهای بهداشتی روبرو است چه برسد برای تمام کارکنان مغازهها و اداره جات و مراکز تولیدی و پخش غذا و...که شاید اشاره مفید نبودن زدن ماسک توسط مدیران بهداشت کشور بیشتر ناشی از همین کمبود است.
3- اما در پایان به هر حال چه با این دارو و چه با گرم شدن هوا که امید بسیاری به غیر فعال شدن ویروس در هوای گرمتر میرود و در تمام کشورها و مناطق گرم کره زمین اغلب نتوانسته به مانند مناطق سرد مسری باشد و البته تلاش مردم برای حفظ بهداشت فردی و قرنطینه خود و با تغذیه بهتر و به خصوص مواد گوشتی و پروتئینی ( که دوباره مانند ماسک مدیران نمیتوانند روی ان بدلیل گرانی بیش از حد ان خیلی تاکید کنند ) که منجر به تقویت سیستم ایمنی بدن می شود کنترل خواهد شد ولی بعد از ان وظیفه و مسئولیت مدیران و مقامات و دلسوزان وطن و تحلیلگران سیاست خارجی و داخلی و... هستند که وظیفه اصلی را برای درس گرفتن از این بحران خواهند داشت.
به طور خلاصه عزیزان. کشورها و جوامع دقیقا مانند بدن انسانها رفتار میکنند. همانطور که یک انسان هر اندازه متعهد و مستحکم در اعتقاد به راه باشد اما نمیتواند بیشتر از 24 ساعت یا حداکثر 48 ساعت فعالیت بدون استراحت و بازسازی و تجدید قوا داشته باشد کشورها و جوامع هم ظرفیت مشخصی برای به قول آن تحلیلگر محترم در سیما برای زندگی سلحشورانه دارند. مگر ما از شهید همت و شهید سلیمانی و دیگر شهیدان سلحشور تر هم داشته ایم؟ آیا آنها هم در شبهای عملیات میتوانستند بدون استراحت و تجدید قوا و اجازه بازسازی به بدن و توان خود یکسره بدون خواب در حال عملیات باشند؟ کسانی که صحبت از روحیه سلحشوری و مبازره را در صدا و سیما تبلیغ میکنند تحقیقا حتی یک شب در عملیات ها نبوده اند که ببینند چگونه فرماندهان باهوش نیروها را برای تجدید قوا عوض میکردند و به نیروها اجازه استراحت میدادند حتی زیر منور و صدای بمبارانها. حالا هم در چند سال اخیر و به خصوص چند ماه اخیر جامعه ما دچار حوادث و بحرانهایی میشود که جامعه را بدون داشتن فرصت بازسازی و تجدید قوا خسته کرده که خود باعث عدم تمرکز و افزایش همین خطاهای فردی و سازمانی و مدیریتی متعدد میشود.
در همین سه ماه اخیر فقط ما فاجعه و استرس گران شدن بنزین و بعد از آن از دست دادن یکی از مهمترین نیروهای نظامی و حتی سیاسی کشور در سطح دنیا و بعد هیجان و نگرانی انتقام سخت و خدای نکرده شعله ور شدن جنگ و ساقط شدن هواپیمای اکراینی به آن شکل و حالا هم فاجعه گسترش ویروس کرونا را در کنار فوران زخم کهنه اختلاسها و تبعیض و فاصله طبقاتی و تورم و گرانی و افزایش فقر و بیکاری و بحرانهای پی در پی را داشتیم که مجالی برای ملت برای بازسازی توان و تجدید قوا و کنار امدن با این استرسهای سنگین باقی نگذاشته. همه میدانیم که دفاع از مظلوم و احقاق حق در سرتاسر دنیا هم آرمان بس ارزشمندی است. ولی همانطور که در ابتدای هر سفر هوایی به مسافران تاکید میشود که در صورت شرایط ویژه اول از همه ماسک اکسیژن خودتان را نصب کنید تا بتوانید بهتر از عزیزان و دیگرانی که توان انجام ان را ندارند حمایت کنید الان هم مردم و ملت و بدنه مدیریتی کشور ما احتیاج به یک بازسازی و تجدید قوا و استراحت بین عملیات دارد. غیر از این باشد از این وضع مانده و از ان آرمان رانده خواهیم شد. هر کدام از این موارد مانند تورم و گرانی و بحرانها و سقوط هواپیما ها و بیماریها و نقایص عریان مدیریتی کشور در هر کشور و جامعه دیگری اتفاق بیافتد آن جامعه اگر بخواهد علمی رفتار کند باید چند سال در هضم و درک و انطباق با ان و کاهش اثرات منفی ان کار و کوشش عظیم کند ولی ما از بحرانی به فاصله چند هفته راهی بحران دیگری می شویم.
در طول جنگ تحمیلی مقامات و فرمانده هان نظامی ما نیاز به یکسال زمان داشتند تا بتوانند عملیات بعدی را آغاز کنند. چه می شود که ما حالا از ملت انتظار داریم همه این بحرانها را از سر بگذراند و به قول معروف یک هفته پشت سر هم نخوابد و گمان میکنیم این این مقاومت و هوشیاری است! به هر حالا امیدوارم این آخرین بحران یعنی اپیدمی کرونا هر چه زودتر کنترل و مهار شود و ما متوجه این آسیبها و بازسازی و تجدید قوا شویم و باز نخواهیم بدون توجه به واقعیتها و توانها و ظرفیتها همان بگوییم که تاکنون گفته ایم و غیر از آن را ضعف بدانیم که خدای نکرده دچار بحرانهای بس عمیقتر دیگری خواهیم شد مگر اینکه اعتقاد داشته باشیم انسان ایرانی میتواند بدون بازسازی و تجدید قوا و بطور ساده خوب مناسب یک ماه در جهت سیاستها و برنامهها و عملیاتها حرکت کند. باید بپذیریم که نمیتوان همزمان در دشت عباس و سوسنگرد و بستان و شلمچه و هورها که بهترین زمینهای کشاورزی در روی آن و غنیترین میادین امروز نفت و گاز دنیا و ایران در زیر آن قرار دارد هم سنگر و خاکریز و توپ و تانک و خون و مجاهدت داشت و هم همزمان کشاورزی و بهره برداری از معادن زیرزمینی آن. باید بپذیریم که ایران امروز ما هم سرتاسر همان است و نمیتوان هم بازسازی و تجدید قوا کرد و هم درگیر جنگ اقتصادی و تحریم و اشتباهات مهلک سیاست خارجی داشت.
در پایان برای علاقمندان پیشنهاد میشود یادداشت این قلم در چند سال پیش تحت عنوان " اشتباهی که از دهه شصت تاکنون انجام می دهیم " را یکبار دیگر مطالعه کنند تا متوجه شوند که چرا در آن یادداشت، به صورتی، تمام این بحرانها و مشکلات مدیریتی پیشبینی شده بود و هنوز هم خوشبین نیستم و اعتقاد دارم تا ما نتوانیم دانشگاهها و سیستم آموزش عالی و حتی میانی خود را بر اساس شایسته سالاری علمی و روز دنیا بازسازی کامل کنیم باز هم بیشتر در مشکلات و بحرانهای مدیریتی و ملی فرو خواهیم رفت. دانشگاههای ما که برخی از اساتید و مدیران بهداشتی آن نیاز به قرنطینه و ماسک را زیر سوال میبرند یا برخی اساتید و مدیران مهندسی حمل و نقل ان به رفع الودگی شهرها با پاشیدن اب توسط هواپیمای ملخ دار و ساخت ماسک با دستمال کاغذی اعتقاد دارند و یا برخی اساتید اقتصاد آن به بی اثری افزایش نقدینگی ریالی سی درصدی بر بی ارزش شدن پول ملی در شرایط رشد منفی و کاهش درآمدهای ارزی اعتقاد دارند و افزایش قیمت ارزهای جهانی در برابر ریال را روانی میدانند و یا مدیران بورس آن اگر بی احترامی نشود با شعبده بازی و حساب سازی رشدها چند صد درصدی در ایام کاهش رشد اقتصادی دارند و آن را کاملا علمی و صحیح میدانند و یا برخی اساتید و مدیران سیاست خارجی آن اراک را بدون گرفتن حتی یک تضمین کتبی سیمان میکنند و اعتقاد دارند باید مدال هم بگیرند و خیلی مسایل دیگر نیاز به بازسازی اساسی دارند. در چند دهه کار و تحقیق و زندگی در ایران و کشورهای اروپا و امریکای شمالی و آسیای شرقی اگر یک چیز یاد گرفته باشم آن است که توسعه اتفاق نمیافتد مگر سیستم اموزش عمومی و عالی کشورها مطابق استانداردهای جهانی و در ارتباط و تعامل با انها رشد کند.
مهم نیست چه اندازه بخواهیم یا معادن و نفت و گاز و موقعیت جغرافیایی و... داشته باشیم. ژاپن و کره جنوبی و تایوان حتی یک کیلو نفت و گاز و سنگ آهن ندارند و حتی کشاورزی آنها هم کفاف جمعیت انبوه آنها را نمیدهد. ولی دانشآموز کره جنوبی و ژاپنی و تایوانی روزی 18 ساعت در دبیرستان مشغول تحصیل سخت و رقابتی در محیط شایسته سالاری است. آن است که میبینیم به اینجا رسیده اند که حالا سیاستمداران آمریکا و انگلیس و اروپا سیستم آموزشی آنها را سر مشق خود قرار داده اند و اعتقاد دارند اگر کاری نکنند بصورت اساسی از انها عقب میمانند. میتوانید به نتایج امتحان ریاضی سازمان جهانی PISA در بین دانش آموزان دبیرستانی 68 کشور دنیا در سال 2019 مراجعه کنید.