با افزایش رسانههای چاپی و آنلاین و مطرح شدن شبکههای اجتماعی در انتشار اخبار، کمتر کسی به دنبال خواندن گزارشها و خبرهای یک روزنامه نگار خاص (شخص محور) است.مسألهای که در گذشتههای دور امری مهم بوده و به گفته کارشناسان هرگاه یک خبرنگار چهره و مطرح در روزنامهای مینوشت، تیراژ روزنامه به واسطه خبرنگار مطرحش، بالا میرفت. اما امروزه چه مسائلی بر کمرنگ شدن خبرنگاران چهره اثر گذار بوده است؟ فرقانی معتقد است که فقدان خبرنگار چهره در رسانهها به ماهیت حرفه روزنامه نگاری در ایران برمی گردد و میگوید: متاسفانه حرفه روزنامه نگاری در کشور هنوز ساختار حرفهای پیدا نکرده است. علاوه بر آن نهادهای رسانهای ما محکم، مستقل و باثبات نیستند. از طرفی مشکلات اقتصادی هم بخصوص در سالهای اخیر باعث شده تا برنامه درستی برای معیشت روزنامه نگاران تدوین نشود.
به گزارش
تابناک همدان، محمدمهدی فرقانی، استاد روزنامه نگاری با اشاره به اهمیت حضور «خبرنگار چهره» در رسانهها به شفقنا رسانه میگوید: به طور کلی خبرنگاران یا روزنامه نگارانی که برای مدت طولانی در رسانهای هستند و حوزه خاصی را پوشش میدهند، تبدیل به یک برند رسانه ای، چهره شناخته شده و قابل اعتماد برای رسانه خودشان میشوند که محتوای تولیدی شان در سطح ملی و بین المللی مورد اعتماد قرار میگیرد و به آن استناد میشود؛ بنابراین خبرنگاران شناخته شده و باسابقه برای رسانه خودشان، سرمایه محسوب میشوند.
او در بیان دلایل نبود خبرنگار چهره در رسانهها میگوید: بعد از انقلاب به دلایل مختلف سیاسی، معیشتی و اقتصادی جابجاییهای متعددی در تحریریهها صورت گرفت. متاسفانه خبرنگاران به دلایل معیشتی یا نمیتوانند در حرفه خود بمانند، یا جابجا میشوند و یا حتی مجبورند که چندجا کار کنند و این سبب میشوند تا وزن حرفهای آنها توزیع شود و از چهره شدن در یک رسانه فاصله بگیرند؛ بنابراین در خیلی از موارد شاهد خبرنگاران تازه کار و کم تجربه هستیم که این افراد نمیتوانند، وزن و اعتبار لازمی در حوزه خبری خود داشته باشند.
فرقانی تاکید میکند: این اتفاق از مطبوعات گرفته تا تلویزیون، خبرگزاریها و سایتها رخ داده است. به عبارتی اگر از شما بخواهند که ۱۰ خبرنگار سرشناس و چهره در حوزههای خبری نام ببرید، به سختی پیدا میکنید و حتی شاید کسی را نشناسید.
او معتقد است که فقدان خبرنگار چهره در رسانهها به ماهیت حرفه روزنامه نگاری در ایران برمی گردد و میگوید: متاسفانه حرفه روزنامه نگاری در کشور هنوز ساختار حرفهای پیدا نکرده است. علاوه بر آن نهادهای رسانهای ما محکم، مستقل و باثبات نیستند. از طرفی مشکلات اقتصادی هم بخصوص در سالهای اخیر باعث شده تا برنامه درستی برای معیشت روزنامه نگاران تدوین نشود. به همین دلیل خبرنگاران به حرفه خود به عنوان یک شغل ثابت و دائمی که دل در گرو آن ببندند و زندگیشان را با آن پیوند بزنند، نگاه نمیکنند.
فرقانی ادامه میدهد: بخشی از این مشکل به شرایط عمومی جامعه، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن مربوط میشود و بخشی از آن هم به نهادهای مطبوعاتی و رسانهای و نیز فقدان ساختارهای حقوقی لازم در این حرفه برمی گردد. یعنی قوانینی وجود ندارد که از حقوق حرفهای روزنامه نگاران حمایت و وضعیت شغلی آنها را تامین کند تا فرصت و امکان تجربه بلندمدت برای روزنامه نگاران فراهم شود و بتوانند به تدریج چهره شوند. چراکه چهره شدن نیازمند زمان و اثبات صلاحیت حرفهای است و به تدریج به دست میآید.
این پیشکسوت روزنامه نگاری میگوید: وقتی رسانهای فاقد خبرنگار حرفهای و چهره باشد، هم خودش آسیب پذیرتر میشود و هم اعتبار آن رسانه و اعتماد آن خدشه دار میشود. نهاد دولت و حکومت هم ممکن است برای آن وزن و اعتبار لازم، قائل نباشد.
به عقیده او شاخص شدن و شناخته شدن ممکن است خبرنگار را در معرض قضاوت و ارزیابی بیشتری قرار دهد و در نتیجه او را آسیب پذیرتر کند، اما از طرف دیگر خود این شهرت، استحکام و دوام حرفهای خبرنگار را بالا میبرد و در عین حال جنبههای آسیب پذیری را کمتر میکند. فرقانی میگوید:، چون فرد، خبرنگار شناخته شدهای است، قاعدتاً احترام بیشتری به نظرات، دیدگاهها و عملکردش گذاشته میشود و همانند یک روزنامه نگار بی نام و نشان با او برخورد نمیکنند. چراکه برخورد با یک روزنامه نگار چهره هزینه بیشتری دارد.
با این اوصاف آیا ساختار رسانههای ما ظرفیت آموزش و نگهداری خبرنگار خاص و چهره را دارند؟ فرقانی پاسخ میدهد: من معتقدم رسانههای ما به چند دلیل چنین ظرفیتی ندارند. اول؛ خیلی از نهادهای مطبوعاتی و رسانهای مان ریشه دار نیستند. دوم؛ ساختار روزنامه نگاری از صاحب امتیاز گرفته تا بدنه تحریریه حرفهای نیست. سوم؛ رسانه هایمان با ضعف بزرگ اقتصادی روبه رو هستند و چهارم؛ آموزشهای لازمی وجود ندارد تا یک روزنامه نگار را در قامت یک روزنامه نگار صاحب حق و در عین حال مسئول شناسایی کند. مورد بعدی فقدان ساختارهای حقوقی در رسانه هایمان است.
این پیشکسوت روزنامه نگار میگوید: ما قبل از انقلاب شاهد ستون نویس، خبرنگار، مقاله نویس، یادداشت نویسهای شناخته شدهای بودیم که وقتی اسمشان بالای مطلب میآمد به آن مطلب اعتبار میدادند، ولی بعد از انقلاب به دلیل مواج و سیال بودن این حوزه و تغییرات پی در پی در ساختار مدیریت، مالکیت و یا بدنه تحریریه، امکان داشتن خبرنگار حرفهای چهره و دائمی در رسانهای نداشتیم.
با این حال چگونه میتوان این خلاء را در رسانهها پر کرد؟ این استاد روزنامه نگاری پاسخ میدهد: باید مواردی که درباره ضعف رسانهها بیان کردم برطرف شود. یعنی باید نظام حقوقی جامعی تدوبن شود و قانونی در حقوق حرفهای روزنامه نگاران داشته باشیم، نهادهای مطبوعاتی و رسانه ایمان ریشه دار و بنیه اقتصادی شان قوی شود و روزنامه نگارانمان آموزش دیده و حرفهای شوند. به طور کلی باید ساختار روزنامه نگاریمان حرفهای شود. این اتفاق هم نیازمند زمان است.