در میان روزنامه های پنجشنبه/
تابناک: فصل زرد در راه است و بوی مهر همه جا پیچیده؛ بوی ناب مدرسه در آخرین روزهای تابستان و فصل خرید مدارس؛ خریدهایی که در اکران هر روزه شان، نقش اول هایشان« باربی» و«شرک» و «مرد عنکبوتی» هستند. حالا از جلد دفترچه گرفته تا روی کیف ها و انواع لوازم التحریر، پر شده از تصاویر همین شخصیت های ساخته شده توسط دنیای غرب که هیچ ربطی هم به فرهنگ بچه های ما ندارند و فقط پشت قاب تلویزیون با آنها ارتباط برقرار می شود.
کد خبر: ۹۶۱۷۲
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۹ 17 September 2015
به گزارش تابناک اصفهان، عصر فرا ارتباطی حاضر، فرصت خوبی برای شبکه های مجازی و تلویزیون ها و رادیو ها به عنوان رسانه های نویت ایجاد کرده است، از همین رو رسانه های سنتی مثل روزنامه و کتاب بسیاری از مخاطبین خود را از دست داده اند، البته این به معنای حذف آن ها از جامعه نیست. به هر حال در این عصر نیز عده ای صبح به صبح از خواب که بیدار شدند، طبق عادت به دکه روزنامه فروشی می روند و روزنامه مورد علاقه خود را خریداری می کنند.

در کنار آن روزنامه ها هم در راستای رسالت های خود به اطلاع رسانی و تحلیل در فضای رسانه ای موجود می پردازند.

با توجه به این مسئله سایت خبری تحلیلی تابناک اصفهان، هر روز مهم ترین گزارش یا اتفاق روزنامه های اصفهان را در اختیار مخاطبین می گذارد، تا از این مسائل با خبر باشند.

نصف جهان نوشت:

فصل زرد در راه است و بوی مهر همه جا پیچیده؛ بوی ناب مدرسه در آخرین روزهای تابستان و فصل خرید مدارس؛ خریدهایی که در اکران هر روزه شان، نقش اول هایشان« باربی» و«شرک» و «مرد عنکبوتی» هستند. حالا از جلد دفترچه گرفته تا روی کیف ها و انواع لوازم التحریر، پر شده از تصاویر همین شخصیت های ساخته شده توسط دنیای غرب که هیچ ربطی هم به فرهنگ بچه های ما ندارند و فقط پشت قاب تلویزیون با آنها ارتباط برقرار می شود.

اینها قلب های بچه های ما را تسخیر کرده اند و امپراتورهای رسانه ای آن ور آبی کار را به جایی رسانده اند که نه تنها دل ها را برده اند بلکه چنان به کیف و کتاب و مداد و پاک کن بچه های امروزی هم چسبیده اند که دیگر خاطره های دوران کودکی ما با کلاس اولی های این روزها به کل فرق کرده است.هنوز مهر نیامده ولی می توانی تصورشان کنی دانش آموزانی را که خیلی وقت است همه چیزشان فانتزی شده ، همه چیزشان بوی فانتزی می دهد، در هر مغازه ای که بروی فانتزی های چشم نواز هستند که به استقبالت می آیند، گویا پیش تر از همه ایستاده اند تا ماموریتشان را به نحو احسن انجام دهند. با وجود اینکه برخی اوقات حتی قیمت هایشان دو برابر اقلام دیگر است اما آنقدر جذابیت دارند که بتوانند در کیف مدارس بچه های ما جا خوش کنند.

حالا با فانتزی شدن لوازم التحریرها، آن سادگی های گذشته از کیف های بچه ها رخت بر بستهو دنیای بچه ها را لوازم التحریرهایی می سازند که از چین و تایلند آمده اند.

خلاصه که اين روزها از جلوی کتاب فروشی ها که رد مي شوی با حسرت به لوازم التحريرهایی نگاه مي کنی که البته زمان ما هیچکدام از اینها نبود و اگر هم بود تنها به یک جامدادی متفاوت ختم می شد که بافته ای بود از هنر دست مادربزرگ.

البته بماند که خانواده ها هم نمی توانند جلوی قدرت زیاد و نفوذ ناپذیر این کاراکترها را بگیرند. جذابیت این عناصر اینقدر زیاد است که قدرت انتخاب را به خوبی نشانه گیری می کند چون حتی اگر برای مقایسه هم باشد، همین بچه ها وقتی که کمی بزرگتر می شوند و قدرت انتخاب هم پیدا می کنند هرگز کیف خود را با لوازم التحریر دارا و سارا پر نمی کنند و دنبال همان تصاویر فانتزی هستند، همان هیجان های کاذب که از ابر قهرمان هایی که روی کیف و لوازم التحریرشان مانور می دهد به ارث می برند .

البته این را می توانی در ویترین فروشگاه ها هم مشاهده کنی. صاحبان فروشگاه ها چه کوچک و چه بزرگ ترجیح می دهند لوازم التحریری توی ویترین هایشان بدرخشد که فروش بیشتری داشته باشد. آن موقع است که وقتی این کاراکترها به بچه ها لبخند می زنند، می شوند جایگزین دارا و سارایی که حتی اگر بخندند کم رنگتر از آن است که بچه ها را به وجد آورد .

اکنون از آنهمه تبلیغی که برای عروسک های وطنی شده جز تارو پودی باقی نمانده است ومشتریان این لوازم معتقدند جذابیت، تنوع و کیفیت و قیمت اجناس خارجی در مقایسه با لوازم التحریر ایرانی که کیفیت و کمیت کمتری دارند باعث روی آوردن به آنها شده است.

محمود حسینی تولید کننده نوشت افزار در این مورد اعتقاد دارد جذابیت و رنگارنگی و تنوع حرف اول را می زند و وقتی که کالاهای ایرانی خریدار ندارد او هم ترجیح می دهد چیزی را بیاورد که بچه ها دوست داشته باشند و عکس «شرک» یا« مرد عنکبوتی »داشته باشد :«حتی خانمی آمده بود که ست کامل از لوازم التحریری می خواست که عکس مرد عنکبوتی داشته باشد و من مجبور شدم از جاهای مختلف تهیه کنم. برای آن خانم فرقی نداشت قیمتش کم شود یا زیاد فقط می خواست ست آنها را داشته باشد تا بچه اش را برای رفتن به مدرسه تشویق کند. خیلی ها می آیند و این نوع لوازم التحریر را از من می خواهند، من هم چیزی را می آورم که برایم سود داشته باشد وگرنه باید بی خیال کاسبی بشوم .»

به گفته او شاید تنها 20 الی 30 درصد واردات کالاهای خارجی به صورت قانونی وارد کشور شود و در حدود 80 درصد آن غیر قانونی یا قاچاق است.

خانمی که در مغازه درحال خرید همین فانتزی های رنگارنگ است، بدون مقدمه می گوید: «بازار دست چینی هاست؛ دست لوازم التحریر باربی یا شرک یا هر کدام از عکس هایی که بچه ها در خیالشان با آن زندگی می کنند. انگار چشم بادامی ها بهتر از خود ما یاد گرفته اند که ذائقه دانش آموزان ما چه شکل است.»

این موضوع را می توانی در گفته های فروشنده دیگری هم به خوبی متوجه شوی. به قول او وقتی چین می تواند به بهترین شکل دل بچه های ما و خانواده هایشان را در اول مهر به دست بیاورد ما کجای کاریم؟ تمام لوازمی که در فروشگاه حسین است چینی است جوری که حتی یک قلم جنس ایرانی هم ندارد و توجیه اش این است که فروش ندارند. طرز چیدمان مغازه اش به شکلی است که می توانی به راحتی روی جلد رنگارنگ لوازم التحریرها را ببینی. انگار کف فروشگاهش را با کاشی های کاغذی رنگی پوشانده اند و شاید همین جذابیت باعث شده شلوغ باشد. اکثر لوازمی که تهیه می کند از دبی می آورد. با خنده می گوید:« بالاخره یک جوری ردشون می کنیم .» به گفته این جوان بازاری، تنها کشورهایی مثل عراق، افغانستان و پاکستان هستند که مهمترین وارد کنندگان لوازم التحریر ایرانی هستند : خود ایرانی ها لوازم التحریری را انتخاب می کنند که رنگ و لعاب مشتری پسندتریدارند.

در عین حال به گفته نصر که خودش معلم است و همواره به بچه ها هم توصیه می کند لوازم التحریرهایی را انتخاب کنند که هم از لحاظ بهداشتی و هم از لحاظ فرهنگی به ما بخورد، باید در خصوص استفاده از کالای ایرانی فرهنگسازی بیشتر شود.از طرفی مردم کالایی را می خرند که ارزان، متنوع و جذاب باشد و به غیر آن کاری ندارند. آنها دلایل خود را برای استقبال از کالاهای ارزان تر کمک به اقتصاد، همراه با زیبایی آنها عنوان کرده و می گویند: این مسئله همخوانی بیشتری با ذائقه و میل بچه ها به درس خواندن داشته و شکل جذاب و متنوع آن رغبت دانش آموزان را برای درس خواندن افزایش می دهد. از سویی دیگر مردم رغبتی برای تهیه لوازم التحریر گران که فاقد تنوع هستند هم ندارند و از طرفی برگزاری نمایشگاه های عرضه مستقیم کالا هم نتوانسته با کالاهایی که معمولاً رنگ ایرانی تری به خود گرفته اند دل شهروندان را به دست آورده و بازار را قبضه کند. اما تنها چیزی که حالا حرف اول را می زند تا دل مشتری ها را قاپ بزند، چشم آنهاست که به «هری پاتر»های روی جلدهای صدبرگ و 50 برگ مات می شود .سردی شهروندان برای خرید و عدم استقبال آنان از نمایشگاه هایی که هر ساله در تمام نقاط کشور گذاشته می شود هم دیگر نه بوی مشمایی نو را دارد و نهنرمی پاك‌كن‌های سفيد و تراش‌های براق را . شاید باید آن همه نوستالژی را کنار گذاشت چون ازروزهایی که مهر، مهربانبود و همه لوازم التحریر از تجربه مشتركی سخن می گفتند، دیگر خبری نیست .روزهایی که بچه ها با يك جامدادی پارچه‌ای که پر بود از گلدوزی های نامنظم هم شاد می‌شدند .

در آن روز از خودكارهای چند هزار تومانی و دفترچه‌های 200 برگ سيمی خبری نبود در عوض می توانستی با چند تا اسکناس صدتومانی، دفترهای کاهی بخری که از بوی آن سال ها نوستالژی داشته باشی و با همان چند تا اسکناس صدتومانی چند خانواده برای اول مهر نونوار می شدند...


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار