کد خبر: ۹۹۹۰۸
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵ 24 September 2015

گفتگو بین ادیان مقدمه صلح پایدار

مقدمه :

تاریخ گفت و گو و مباحثه را باید با تاریخ پیدایش بشر یکی دانست) آیات 27 تا 30 سوره مائده،گفت و گوی هابیل و قابیل) و همچنین مباحثه میان ادیان با هدف به پیروزی رساندن اعتقادات خود و از میدان بیرون راندن رقیب از دیرزمان صورت گرفته است. اما گفت و گو به معنای دستیابی به بینشها و ارزشهای مشترک که اخیرا روح تازه ای یافته استو مورد توجه ادیان قرار گرفته، نمی توان بدرستی گفت از چه زمانی آغاز شده است. مطالعه در تاریخ ادیان بزرگ چون مسیحیت و یهودیت این حقیقت را بر ما نمایان می کند. که هر کدام از اینها فقط خود را بر حق و دیگری را بر باطل می دانسته اند قرآن برخورد یهود و مسیحیت را این گونه بیان کرده است:

(( قالت الیهود لیست النصاری علی شی ء و قالت النصاری لیست الیهود علی شی ء))یهود گفتند: مسیحیان بر چیزی از حق استوار نیستند و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان بر چیزی از حق نیستند( بقره .113 )

در قرآن گفت و گو با موافقان و مخالفان هم به عنوان یک شیوه پسندیده مطرح شده و هم مصادیق بسیاری از آن ذکر شده است پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم ( علیهم السلام) نیز با مخالفان و موافقان بحثهایی نموده اند که بخشی از آن را مرحوم طبرسی در کتاب ارزشمند (الاحتجاج) گردآوری نموده است

پیش شرطهای گفت و گو از منظر قران

1.عدم اجبار و عقلانی بودن :

1-1 . در آیه 64 سوره آل عمران قرآن رسما از پیامبر خواسته است که وارد گفت و گو با اهل کتاب شود و محور اصلی بحث نیز مشخص شده، ملاحظه کنید:

((قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون)) یعنی ای اهل کتاب به سخنی روی آورید که میان ما و شما یکسان است این که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را غیر از خداوند یکتا به خدایی نگیرد. اگر روی گرداندند بگویید گواه باشید که ما فرمانبرداریم.

نکته هایی که در این آیه به آن توجه داده شده عبارت اند از:

الف ) قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم) در این فراز خداوند دستور صریح داده است که پیامبر (ص) باب گفت و گو با اهل کتاب را بگشاید و محور اساسی بحث، موضوع توحید باشد که سخن همه انبیاء پیشین بوده است(نوح/ 21؛ شعراء/ 130 و 151؛ انبیاء/ 54؛ طه/ 47؛ زخرف/ .63)

ب ) از اثبات وجود خدا بحث را آغاز نکنید بلکه سخن از نپرستیدن غیر خداوند باشد. کلام را برای نفی شریک آورده نه اثبات وجود خدا، زیرا قرآن شریف اثبات وجود خداوندی و حق بودن آن را مفروغ عنه و امری فطری می داند و اساسا در فرهنگ قرآن، انسانها در اصل پرستش خداوند (بجز معدودی از سر عناد) تردید به خود راه نمی دهند. حتی آنجا که سخن از بت پرستان می شود، آنان را نیز خداشناس می داند(زخرف. 87 ((و لئن سالتهم من خلقهم لیقولن الله فانی یؤفکون))؛ عنکبوت. 61 و 63؛ لقمان.25؛ زمر/ 38؛ زخرف/ .9(که پرستش بت را برای تقرب به خدا انجام می دهند (ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی(زمر.3 ) مشکل همیشه در عدم شناخت شرک بوده است و انسانها با اینکه گرفتار آن می شده اند اما غافل از آن بوده اند به تعبیر قرآن (ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون ((یوسف . 106 )یعنی و بیشتر مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر آنکه مشرک شوند.

امام صادق (ع) در مورد فلسفه اینکه بنی امیه چگونه توانستند به نام اسلام و توحید بر مردم حکومت کنند، این نکته ظریف را بیان داشته اند:

همانا بنی امیه برای مردم تعلیم ایمان را آزاد گذاردند و تعلیم شرک را آزاد نگذاردند، زیرا اگر مردم را بر آن وادار می کردند آن را نمی پذیرفتند(کافی . شیخ کلینی)

2.عالمانه بودن

2-1 . ((ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون))(انفال.22 )یعنی بدترین جانداران نزد خدا کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لال اند و اصلا تعقل نمی کنند.

2-2 . ((و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و یتّبع كلّ شیطان مرید))(حج.3)

بعضی از مردم، بی هیچ دانشی درباره خدا گفت وگو می كنند و از هر شیطان سركشی پیروی می كنند.
2-3 . ((و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی و لا كتاب منی(( (حج.8)

و گروهی از مردم، بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و كتاب روشنی بخش، درباره خدا گفت وگو می كنند.

علامه طباطبایی ذیل این دو آیه می فرماید: آیه نخست، درباره پیروان جاهل است و منظور از آیه دوم، پیشوایان و سردمداران ناآگاه اند كه بدون دلیل و برهان و بر اساس تعصّب، در این موارد به بحث و گفت وگو می پردازند.

3. پایبندی به محکمات

3-1 . تعامل با ادیان باید با تمسک به محکماتقرآنانجام شود. خداوند در سورهعنکبوت آیه 46می فرماید: ((وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)) با اهل کتاب جدال نکنید مگر از طریق احسن، این آیه ما را به جدال احسن با اهل کتاب رهنمون می کند، حداقل یک بخشی از تعامل با ادیان که گفتگو هست را در قالب جدال احسن معرفی می کند. این نحوه جدال با ادیان را در زمان خودپیامبر اعظم)ص) نیز مشاهده می کنیم. در شان نزول آیه مباهله در سوره آل عمران که گروهی ازمسیحیاننجرانبا پیامبر اکرم (ص) مناظره و مباحث کردند، محور گفتگوها برخی از مطالبی بود که قرآن در ارتباط باحضرت عیسی)ع) آورده و با اعتقادات مسیحیان متفاوت است بنابراین هدفشان این بود که با تمسک به بعضی از آموزه های قرآنی و اسلامی که در ارتباط با عیسی (ع) بود، عقاید خود را به نحوی ثابت کنند. پیامبر اعظم (ص) با این افراد وارد بحث شد و آیاتی از قرآن که راجع به مخلوق بودن و بندگی حضرت عیسی (ع) بیان شده بود را برای آنان خواندند تا اختلاف نظر بین آنها برطرف شود. علامه طباطبایی درتفسیر المیزانبر لزوم انجام تعامل بر پایه محکمات قرآن تأکید می کند و می فرماید: نمی توان عمل خلفا و عمل حاکمان را در یک دوره زمانی خاص به حساب دین گذاشت بلکه در بحث تعامل باید به محکمات و اصول مسلم ادیان استناد کرد. استناد به مشابهات در جاهلیت که رشد فکری در حد نازل بود انجام می شد اما اینگونه سخنان در زمان حاضر خریدار ندارد و امروز باید صاحبان فکر و منطق این کار بزرگ را انجام دهند. اصل دین مبین اسلام در میان همه پیامبران مشترک است اما در هر دوران با توجه به شرایط به شکلی خاص مطرح شده است. بنابراین اساس تعامل ادیان باید بر اساس محکمات هر دین باشد، به طور مثال سخنان اخیر پاپ در اهانت به مسلمانان با تمسک به متشابهات صورت گرفت و عملکرد خلفای اسلامی را به کل اسلام و پیامبر (ص) نسبت داد. ما هم اگر بخواهیم در مورد مسیحیان با تمسک به متشابهات بحث کنیم دستمان بازتر است و جنایات کلیسا در دوران تفتیش عقاید نمونه آشکار آن محسوب می شود. همان طور که ما نباید جنایات کلیسا را به حساب دین مسیح و حضرت عیسی (ع) بگذاریم، آن ها هم نباید عملکرد خلفای عباسیوامویرا به پای اسلام بنویسند.

4. پرهیز از خشونت

4-1 . ((ولا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیر علم كذلك زینّا لكلّ أمّة عملهم ثمّ إلی ربّهم مرجعهم فینبّئهم بما كانوا یعملون))( انعام. 108)

چیزهایی را كه آنان به جای خدا می خوانند دشنام ندهید، كه آنان نیز بی هیچ دانشی از روی كینه توزی به خداوند دشنام دهند. این چنین عمل هر قومی را در چشمانشان آراسته ایم. پس بازگشت همگان به سوی پروردگارشان است و او همه را از كارهایی كه كرده اند آگاه می سازد.

با توجه به آنچه که اختصارا ذکر شد گفتگو بین ادیان لازمه تعامل و گفتگو بین تمدنها است و این عمل پسندیده می تواند مبنای صلح و دوستی قرار گیرد جهان امروز بیش از هر زمانی به صلح نیاز دارد و این مهم فقط با گفت و گو و تعامل دست یافتنی است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار