روز يكشنبه 11 مهرماه تالار وحدت ميزبان اهالي صنعت چاپ بود، آيين
پاياني شانزدهمين جشنواره ملي صنعت چاپ ايران، مراسمي كه در آن از
پيشكسوتان، نام‌آوران و نفرات برگزيده مسابقات جشنواره چاپ تقدير بعمل آمد.
همان روز سايت‌ها و خبرگزاري‌ها را رصد مي‌كردم كه تيتر يكي ازاين
خبرگزاري‌ها نظرم را جلب كرد، عنوان اين بود:«جنتی: نگاه مهارتی به صنعت چاپ به نگاه دانش‌بنیان تغییر یابد»
جمله‌اي كه برگزيده يكي از خبرگزاري‌هاي دولتي بود، با كمال تعجب وقتي اين تيتر به چشمم خورد، مشتاق شدم تا مشروح خبر را نيز بخوانم.
در شرح خبر از قول وزير ارشاد نوشته بود 505 واحد چاپي در كشور در حال فعاليت هستند كه 25 هزار نفر به صورت مستقيم و غير مستقيم در اين صنعت مشغول فعاليت‌اند، رقم نفرات شاغل آن قدر شگفت انگيز بود كه باورش بسيار سخت مي‌آمد، اما از آنجايي كه از قول وزير نقل شده بود حداقل قابل تأمل بود.
در ادامه خبر خواندم كه آقاي جنتي به اين موضوع هم اشاره كرده بود كه نگاه و رويكرد به صنعت چاپ از بُعد مهارتي به بُعد دانش محور بودن تغيير يابد.
طبق آخرين اطلاعي كه از وضعيت مركز آموزشي چاپ دارم، اين روزها با مشكلات عديده‌اي منجمله استيجاري بودن فضاي آموزشي و كاهش دانشجو در سال‌هاي اخير و نهايتاً اوضاع نابسمان اقتصادي مواجه است. اين در حالي است مركز آموزشي فوق‌الذكر تنها مركز آموزشي است كه به صورت تخصصي به آموزش در صنعت چاپ مي‌پردازد.
با نگاه دوباره به آمار نفرات شاغل در صنعت چاپ كه حاكي از 25 هزار نفر مي‌باشد، (مستقيم و غيرمستقيم) اين پرسش به وجود مي‌آيد كه اگر در بدبينانه‌ترين حالت، اين آمار را اين طور فرض گرفته شود كه تنها يك سوم آنها از دانش كافي در حوزه فعاليت خود برخوردار نباشند، همين تعداد نيز بخش عمده‌اي از مشكلات بوجود آمده در مركز آموزشي چاپ را حل خواهد كرد و افق و پتانسيل جديدي را پيش روي مديران خواهد گشود.
جناب آقاي وزير و ديگر همكارانشان براي به ثمر رساندن اين مهم دو بستر لازم را آماده و مهياي سرمايه‌گذاري دارند، به عبارتي صنعتي كه تشنه آموزش و يادگيري است و صندلي‌هاي خالي كه اين روزها خاك روي آن، جاي خالي دانشجويان و محصلان را گرفته است.
ريشه‌يابي و شناسايي موانعي كه باعث شده است خيل عظيمي از مديران، اپراتورها و حتي كارگران ساده شاغل در اين صنعت نيازي به گذارندن آموزش احساس نكرده باشند، در رديف اولين گامهايي است كه بايد در اين راه برداشته شود، دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان متولي اين امر مهم مي‌تواند با نگاهي كارشناسانه به دلايل اين موضوع بپردازد.
نگاه سطحي و كوتاه‌مدت مديران چاپ به ارتقاء سطح دانش كارگران زيردست به اين علت كه ممكن است باعث افزايش هزينه‌هاي نيروي كار در آينده شود و مواردي از اين دست، از موانع اصلي و بزرگ دانش‌محور نبودن صنعت چاپ كشور را موجب گرديده است؛ در صورتي كه افزايش توانمندي نيروي انساني، باعث افزايش بهره‌وري در فرآيند كار شده و در نهايت به ارتقاي كيفيت محصول چاپي وسودآوري براي صاحب صنعت منجر مي‌شود.
اتفاق مشابهي كه در سازمان تاكسيراني افتاده است، قانوني كه امروز و فردا به مرحله اجرا مي‌رسد، مجوز تاكسيراني فقط در صورتي صادر مي‌شود كه رانندگان مدرك كارداني تاكسيراني را اخذ كرده باشند. بي‌گمان نقش و اهميت مديران وكارگران صنعت چاپ در كشور كمتر از قشر زحمت‌كش رانندگان تاكسي نيست، تصميمي كه هم مسافر و هم راننده را توأمان در مسير درست قرار ميدهد.
استفاده از ظرفيت موجود و پتانسيل رها نشده در اين صنعت مي‌تواند به رشد فرهنگي و اقتصادي كشور كمك شاياني نمايد و در پيشبرد اهداف آموزشي و افزايش بهره‌وري نيروي كار به سياست‌هاي راهگشاي اقتصاد مقاومتي دست يابيم. يك تير و چند نشان!
منبع: تابناک