کد خبر: ۷۳۰۰۴۵
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۱ 31 March 2019
 
سفرنامه نویسان اروپایی دوره صفوی درباره نوروز چه نوشتند؟

خاستگاه نوروز را می‌توان در ایران باستان جست و جو کرد نوروزی که با توجه به نوشته‌های سفرنامه نویسان اروپایی در دوره صفوی شاهد تداوم این جشن هستیم.

به گزارش خبرنگار مهر، کبری دادمحمدی دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی دانشگاه هنر اصفهان در مقاله‌ای به بازنمایی جشن نوروز در آثار سفرنامه نویسان اروپایی در دوره صفوی پرداخته است. در این مقاله آمده: در زمان صفویه پادشاهان شیعی مذهب صفوی به مراسم و آداب ایرانیان به خصوص نوروز توجه فراوانی داشتند در این دوران بود که عید نوروز از دو صورت ملی و دینی برخوردار شد.

در این ایام مراسم مختلفی از قبیل آتش بازی، کشتی گیری و رژه سپاهیان در مراسم نوروز افزوده شده و شاه در روز اول نوروز به مردم بارعام داده و حتی به رجال کشور می‌رفت وقتی که نوبت سلطنت شاه عباس رسید و پایتخت ایران را قزوین به اصفهان منتقل کرد همان سال قبل از فرا رسیدن نوروز میدان شاه اصفهان را احداث کرد و نخستین مراسم جشن نوروز دوران سلطنت خود را در آن میدان برگزار کرد چند سال بعد نیز جشن آب پاشان نوروز را در گیلان و مازندران برپا داشت معمول و روال شاه صفی این بود که پس از برگزاری مراسم سلام عام و سلام خاص یک راست از اصفهان به جلفای ارامنه می‌رفت و خود و سپاهیان خاصه و همراهان تا ۱۳ عید در باغ جلفا به عیش و عشرت می‌پرداختند شاه عباس ثانی نیز به نوروز علاقه‌ای خاص داشت و غالب ایام نوروز را در قصر فرح آباد مازندران می‌گذراند.

در این دوره مراسم خاصی از جمله سلام دادن، عیدی دادن به شاه و عیدی گرفتن از او برگزار می‌شد چنانکه تاورینه می‌گوید روز اول بهار برای ایرانی‌ها روز اول سال است که نوروز می‌گویند و یکی از اعیاد عمده آن هاست.

در این روز تمام بزرگان برای سلام شاه در دربار حاضر می‌شود و به اندازه شانس باید یک ارمغان و پیش کشی به شاه بدهند اگر نتوانند یک تحفه نفیسی پیدا کند باید دوکای طلا را تقدیم کنند بعضی از بزرگان تا ۱۰ هزار دوکا هم می‌دهند.

حکام ولایاتی هم که حاضر نیستند حتماً برای آن روز باید پیشکش شأن را بدهند در این روز شاه یک سرمایه و ثروت گزافی دخل می‌کند پس از آن به اجماع شکر خدا را به جا می‌آورند که آنها را به دیدار سال نو موفق کرده و به زمین نعمت و برکت ارزانی کرده است. چنانچه تخم‌های کشته را سبز و قدری بلند می‌بینند زیرا که در اول بهار سرما تمام می‌شود و برای خربزه و خیار که قوت غالب چهار ماه از سال فقراست، بیم آفت و خرابی دیگر نمی‌رود (تاورنیه ۴۷۸،۱۳۸۲) با شلیک توپ و تفنگ البته در نقاطی که این تسلیحات موجود باشد، ازقبیل پایتخت و دیگ شهرهای بزرگ و مهم، حلول سال نو برای مردم اعلام می‌شود. منجمین، لباس فاخر در بر کرده، یک یا دو ساعت پیش از اعتدال ربیعی برای تعیین تحویل آفتاب به برج حمل، به کاخ سلطنتی یا عمارت حکومت محل می‌روند و در پشت بام یا روی مهتابی با اسطراب خود مشغول کار می‌شوند و به محض اینکه علامت دادند، برای اعلام حلول یال جدید شلیک می‌شود و صدای آلات موسیقی، طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنین انداز می‌شود و به این ترتیب ترانه و طرب و جشن و سرور تماشاچیان و بزرگان مملکت آغاز می‌شود. در اصفهان در همه روزهای عید در مقابل کاخ شاهنشان مراسم سرور با رقص و طرب، آتش بازی و نمایش‌های کمدی به مانند هفته بازار برگزار می‌شود. و هر فردی هشت روز عید را با شادی بی پایان به سر می‌برد (شاردن ۵۴۲،۱۳۷۲)

در بخش دیگری از این مقاله آمده است که ریچاردز در سفرنامه خود از مراسم جشن نوروز چنین یاد می‌کند: جشن نوروزی دو هفته به طول می‌انجامد. در طی این مدت، دید و بازدیدهای خانوادگی انجام می‌گیرد و شیرینی و نقل در خانه‌های ایرانیان فراوان است. چه مگر جمشید بزرگ نبود که به خواص نیشکر پی برد و دستور داد که از شیره آن قند تهیه کنند؟ کودکان ایرانی به نوروز و متعلقات آن علاقه مندند. ایرانیان به سنت قدیمی اعتقاد دارند که هر کسی در بامداد قبل از سخن گفتن، دهان خود را شیرین کند و بدن خود را به روغن بیالاید، در آن سال اتفاقات ناگوار برایش پیش نخواهد آمد. تقریباً همه مردم به حمام می‌روند. جامه نو می‌پوشند پسر بچه‌ها در دهات معمولاً پیراهن نو می‌پوشند. (ریچاردز ۱۰۹، ۱۳۸۹)

تاورنیه اما به فقر مردم در این دوره اشاره می‌کند که در نوروز بارزتر می‌شود: نوروز با همه زیبایی‌هایش در بعضی جنبه‌های اقتصادی خانواده‌های ایرانی در دوره صفوی نقش منفی بازی می‌کرد. برای روز اول سال اگر یک ایرانی اتفاقاً پول نداشته باشد که یک قبای نو تدارک کند، اگر باید تن خود را گرو بگذارد، می‌گذارد و قبای نو را حتماً تهیه می‌کند. تجمل در میان ایرانی‌ها از بزرگ وکوچک عمومیت دارد و هر کسی به اندازه خود باید خودنمایی کند. (تاورنیه ۴۷۸، ۱۳۸۲)

رابرت استودارت که در زمان شاه عباس اول صفوی به ایران آمده بود، اشاره کوتاهی نیز به نوروز دارد و در این باره می‌نویسد: امروز یکی از جشن‌های بزرگ ایرانیان است و برای آن اهمیت قایلند. از این لحاظ بهترین لباس‌های خود را می‌پوشند و به دیدن یکدیگر می‌روند و تحف و هدایا می‌برند که پیشکش می‌نامند و هر قدر هم کم بها باشد با امتنان می‌پذیرند. (استودارت ۱۲۵، ۱۳۳۹)

شاردن نیز به این ویژگی عید در این دوره توجه نشان داده و می‌گوید: مردم با ذوق به مناسب‌های متفاوت اسامی دیگری برای روز اول سال نهاده اند، از جمله آنها عید جامه نو است، زیرا طبق سنتی که از قدیم به جا مانده همه مردمان از دارا و بی چیز روزهای عید باید لباس نو و تمیز بر تن داشته باشند، حتی افراد دولتمند هر روز جامه نو می‌پوشند. در روزهای عید نوروز شکوه و عظمت و جلال دربار بیش از روزهای دیگر نمایان می‌شود، زیرا در آن روزها گرانبهاترین نشان‌های خویش را زیب پیکر می‌کنند، همچنین عامه مردم در تمام مدتی که جشن جریان دارد برای تفریح خاطر به گردش باغ و بستان های بیرون شهر یا تفرج در صحرا می‌روند (شاردن ۱۳۷۲)

دلاوالیه نیز نوروز و آداب هدیه دادن را در این دوره مشاهده کرده است او شرح می‌دهد که این جشن عبارت است از عیدی دادن زیر دستان به بزرگترها به این مناسبت شاه نه تنها از تمام وزرا بلکه از سراسر مملکت هدایایی دریافت می‌کرد.

معمولاً هر کسی از نوروز به بعد برای خود روزی را انتخاب می‌کند و طی آن به گردش و تفریح می‌پردازد. (دلاواله ۸۹،۱۳۹۱)

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار